سلامی و علیکی.
این بازیکن از کله سحر بیدار شده:) دیشبی بیشتر موندم شرکت و تصمیم گرفتم زودتر پاشم. کارای صبحم زودتر انجام بدم. تایم کار و تزم رو یکم کنم، از اون طرف شبم دیرتر بیام. نتیجه این ها اینکه وقت بیشتری باز کنم برای خوندن دکتری. حدود ۶.۵ ساعت وقت هست من ۴.۵ تا ۵ ساعتشم بخونم ترکوندم. اومدم بگم قر میدم. یادم افتاد تو اون تولد بالاخره برا ثانیه هایی رقصیدم:))))
قرار شد الان که صبحونه درست میکنم برای شبمم درست کنم. عملا تا ۸ و نیم اینا میمونم. میام و سریع میگیرم میخوابم که صبح همین حدود ۴.۵ اینا پاشم. امروز ۴ پا شدم. استرس داشتم نکنه روز اول رو خواب بمونم. لازم به ذکره من عادت ندارم ساعت بزارم خودم اکثرا پا میشم. ولی برای یه مدت ساعت دستبندم رو میزارم روی ۴.۵ عادت که کردم دوباره دیه ساعت نمیزارم.
دیه اینکه امیدوارم این سیستم جواب بده. دارم هم خر و خرما و خدا و چهارتا جیز دیه رو باهم میخوام. سخته ولی امید هست. وی همواره در روزهای سخت بهره ور تر بود:) همچنان تغییرات رو هم توی خودم حس میکنم. اینکه دیه کمالگراییم کم شده. میگم هر چه قدرش شد تا اینکه با اولین چالش بیخیال همه چی بشم.
همینا بریم غذا درست کنیم که بریم.