سلامی و علیکی.

هماکنون در وسط آذر هستیم و فاکینگ هیچ خبری از برف و بارون و اینا نیست. حس میکنم با این گرم شدن زمین در اینده نزدیم یه تعدادی زیادیمون از گشنگی و بمیریم:/ یعنی چی که پاییز داره تموم میهش و هنوز یه بارون پدر و مادر دار نیومده!

این فصل آخر جافکری گفتم در مورد روند تکامل انسانه. که از کجا اومدیم و تکاملمون به چه صورتی بوده تا اینجا و خلاصه خیلی خوب و خفنه. بعد از وقتی اینو گوش کردم. هر چی که میشه یاد این میوفتم که عههه مثلا ما چند میلیون سال تکامل پیدا کردیم که بشیم این. این پستای مسخره و چرت اینستا رو میبینم و با خودم میگم عه اجداد ما خودشون طعمه و غذا وبدن و با بدبختی زنده موندن که بشن ما بعد ما اینقدر تباه! اینقدر دغان. یا اصلا بهش فکر میکنم و تفاوت هایی که داشتیم اصلا ترسم میگیره. چند میلیون سال یه جور زندگی کردیم و یهویی حس میکنم توی یه مدت خیلی کوتاه 100-200 ساله از اون خود واقعی مون فاصله معنادار داریم میگیریم. اصلا خیلی عجیبه دلم میخواد بشینم چند بار و چند بار گوشش بدم. اصلا ماهی یه بار گوشش بدم که در تباهی آشکار به سر نبرم.

این هفته دلم میخواد که یه وقت حسابی بزارم و تزم رو تموم کنم. میشه هم تمومش کرد. در حد دو سه روز کار میبره که نمودار ها و ریزالت هام در بیاد و در حد دو سه روزم طول میکشه که متن و ایناش رو آماده کنم. تموم شه. خلاص شم. یه نفس راحت بکشم. هنوزم که هنوزه اینجوری ام که چرا باید این خریت رو بکنم و دکتری بخونم؟ چرا باید خودم رو دوباره بندازم تو هچل. تو دنیایی که سرعت رشد علم به خاطر هوش مصنوعی اینقدر زیاد شده ، من قراره کدوم لبه علم رو یه اپسیلون ببرم جلو؟؟ آیا بهتر نیست که از این وقت آزاد بیشتر برای افزایش کیفیت زندگی، افزایش درآمد، تشکیل خانواده و ازدواج و اینا استفاده کرد. تنها حالتی که شاید بخوام بخونم اینه که بیام آزاد قزوین دکتری بخونم. حداقل کیفیت زندگی و اینام حفظ بشه. واقعا واقعا نمیدانم:/

ها راستی جمعه ای سنگییییین لبوووو درست کردم:) سنگینا. رفتیم با دایی ام و دختر دایی اینا خوردیم. زیاد بود. تموم نشد. هنوزم مونده. شب میرم به سراغش:)

دیه خیلی اتفاق خاصی نیوفتاده. با علی رفتیم استخر پنجشنبه ای. و چه قدر شنامون بهتر شده:/ اصلا به شکل معناداری بهتر شده ها:/ بعد فهمیدم اگه هواگیری کمتر کنم کانهو قایق موتوری میتونم حرکت کنم. با علی هم خیلی نشستیم حرف زدیم. این بشر خیلی ک.خله. به خودشم گفتم:)  اصلا یه کاری میکنه که خودش میندازه تو هچل. بچه خوبیه ها ولی ک.خله:)

دیه همینا واقعنی دیه خیلی اتفاق خاصی نیوفتاده:)