سلامی.

وی اومددددد بند و بساطش رو رو جمع کرد و با مانیتور نازنین ‌و کتاب های هری پاتر نازنین ترش در حال برگشتنه به قزوینه. پلن احتمالا ماندگاری تا اخر تابستونه و بعدش ببینیم دیگه چی میشه و خدا چی میخواد. 

بر خلاف چیزی که فکر میکردم خیلیییییییی هم وسیله نداشتم و حدودا ۷۰ درصدش اینارو هم دارم میبرم.

شاید رفتم قزوین یه میزم برا خودم خریدم. یه میز بزرگ جا دار‌ مطمئن:)) قشنگ همه بند و بساطم جا شه روش.

دیه اینکه یه رگالم رفتم برا خودم خریدم. اخ اخ از فردام میوفتم دنبال تنیس و شنا و اینا تو این هیری ویری یه کار مفید کرده باشم:)

بعد اینکه نمدانم اخر این داستان چی میشه ولی امیدوارم خوب باشه. ترجیحا صلح باشه منم پروژه سربازی بگیرم تموم شه:)) 

بعد اینکه زین پس میخوام بیوفتم دنبال مال دنیا. نیگا کن:))

همینا. ها راستی تهرانم شده عین شهر ارواح:/ خت و خلوت دم به دقیقه ام ایست بازرسیه. امیدوارم برگشتنی بهمون گیر ندن چون بخوان گیر بدن یه تپه ات و اشغال دارم باید نیم ساعت تک به تک بازش کنم ببینه طرف توش چیه🤣🤣🤣