سلام علیکم.

اینقدر با چت جی پی تی کار کردم، به جا اینتر عادت کردم به شیفت اینتر زدن D: . خدمت شما عرض کنم که در هفته ای که گذشت، سنگین ترین هفته ورزشی تاریخ رو داشتیم. عین سه جلسه باشگاهم رو رفتم، دو جسله استخرم رو در یکشنبه و پنج شنبه رفتم و پنج شنبه شب هم فوتبال رفتیم و اونجام عین سگ دویدیم و با 18-14 اینا فکر کنم باختیم😅😅😂😂 از کل لیگ ایران بیشتر گل داشتیم توی یه بازی. البته که ما خوب بازی نکردیم. به نظر من دلیلش این بود نقش هر کسی توی بازی مشخص نبود. دروازه بان هی گردشی میچرخید و بقیه هم تکلیفشون مشخص نبود. از طرفی جلو بازی نمیکرد تیم ما. خلاصه باختیم. ولی از نظر ورزشی خیلییییییی هفته سنگینی بود و هنوز پاهام درد میاد. فکر کن چهارشنبه شب پا و جلو بازو زدم سنگین. دو ساعت طول کشید. پنج شنبه ظهری استخر بودم و شبشم فوتبال. با همه اینا به نظرم بدنم کم نیاورد و خیلی آماده تر شده. از تغذیه و اینام بگم. از نظر تغذیه، به نسبت هفته سالمی رو طی کردیم. به غیر از اینکه یکی دو روز مصرف باقلوا و شیرینی اینا زیاد شد. بقیه اش خوب بود. غذای بیرون نخوردم. ناهارایی هم که کارگاهم همش رو یه سیخ جوجه با سالاد خوردم. البته هنوز خیلی جا داره و باید جلوی خودم رو بیشتر بگیرم ولی این هفته ام خوب بود.

این از این. از نظر کاری و تز، کارگاه خیلی خوب پیش رفت. این هفته به حق پنج تن دیه حسابداری کارگاه تمام و کمال راه میوفته و همه حساب ها تراز و تر و تمیز شده. دیه از اکسل به جز حقوق دستمزد و حضور و غیاب رهایی پیدا میکنیم. تز هم خیلی خوب پیش رفت به نظرم این هفته میتونم همه فایل ها رو به یه قالب برسونم. برسونمش به مرتضی که اون اسامی رو یونیک کنه منم دیتای صورت مالی هارو نهایی کنم و خلاص.

سر این تز من اشتباه کردم و باید با یه استاد دیگه بر میداشتم و اینقدر طول نمیکشید. این استادم الکی این رو کرد تو پاچه من و منم که در گفتن حرف و گرفتن حقم مشکل دارم. زرتی بی چون و چرا قبول کردم. ولی دیه بیشتر از این نمیزارم بره تو پاچه ام. دیروز با مرتضی صحبت میکردم بحث مقاله دادن شد. گفتم که من واقعا خیلی برام مهم نیست و همین تزم رو بدم بره خداروشکر میکنم. سریع گفتش که اره من با دکتر صحبت میکنم برات RA رد کنه و نمیدونم نشدشم خودت یه پرداختی ای برات در نظر میگیرم. منم گفتم اصلا بحث مالی اش نیست. واقعا هم نیست. دلیلی نداره وقتی من نمیخوام که دکتری بخونم. بیام اینقدر وقت بزارم. اصلا بخوام بزارمم دلیلی نداره برای رساله یه نفر دیه باشه!!! تا همین جاشم الکی وقت گذاشتم با رحیمیان برداشته بودم تا الان ده بار تزم رو تموم کرده بودم رفته بود و اینقدر با این دیتای مزخرف سر و کله نمیزدم. جدی دیتا که آماده بشه، میخوام ناز کنم و اگه دیدم به نفعم هست باقیش رو هم کمک میکنم وگرنه دلیلی نداره انجام دادنش. خلاصه اینم از تز.

در کل دارم سعی میکنم تیکه تیکه و یواش یواش همه چی رو درست کنم دیگه. ایشالاه که خیره.

دیه خدمت شما عرض کنم که این هفته ام برنامه اینه. ورزش امروز سرشونه و پشت بازو. دوشنبه زیربغل و سینه و چهارشنبه ام پا و جلو بازو. یکشنبه و سه شنبه هم که شنارو داریم. فوتبالم دیه نمیخوام برم. بیش از حد میشه، تایمشم بده. تا بریم و بیام و بخوابم شده یک و نیم دو شب و خوابمم بهم میریزه.

کارگاهم ایشالاه حسابداری مشخص میشه و تزم که دیتای پرتفوی صندوق ها رو قالبشون رو یکی میکنیم.