سلامی و علیکی. حال شما؟:))

اینقدر با چت جی پی تی کار کردم عادت کردم شیفت و اینتر میزنم:). خدمت شما عرض کنم که از عمر 28 سالگی وی 11 ماه و سه روز مونده یا به عبارتی 27 روزی گذشته. وی همچنان با شبکه های اجتماعی درگیر بود و این درگیری پس تفکر های بسیار آشکار گشت که نه از روی کمالگرایی، بلکه از روی ذات مزخرف این شبکه ها به خصوص اینستاگرام میباشد. خیلی جدی شد:). عاقا من خیلی فکر کردم. تنها راهی که دیدم پاک کردن ایناست. جدی تمرکز و مغزم رو ساییدن و این در حالیه که نه من فعالیتی توی اینستاگرام دارم و نه کاری. صرفا چک کردن های بی مورد و اکسپلور گردی های بی هدفه. به معنی واقعی هم میشه گفت تلف عمره. چون در دسترس ترین و راحت ترین کاره، آدم میره و یه تایمی سرش رو گرم میکنه که دقیقا عمرش تلف شه و بره. تلگرامم برای من همینه. جدی اصلا کانال خاصی عضو نیستم توش و الکی هی میرم چک میکنم و پیامی هم نیست! همینا الکی فقط باز میکنم 5 ثانیه نگاه میکنم میبندم:|. دیه اینکه خلاصه از روی گوشی اینستا و تلگرام و لینکدین رو پاک کردم و دیه فقط با لپ تاپ میام. لپ تاپم که خداروشکر کارگاهه و از 8-9 صبح تا 7 شب بهش دسترسی دارم. یه تلگرام رو صبح چک میکنم یه شب، اینستارم یه تایم ناهار یه ربع بیست دقیقه با همین میرم و تموم.

برای جایگزین کردنشونم، روزهای زوج که از کارگاه میام و میرم باشگاه و عملا تا 9.5 اینابعضی وقتام تا ده که درگیرم. میمونه تایمی که فاصله بین این اومدن و خوابیدن که یه ساعت ایناست و اونم و بریکینگ بد رو شروع کردن و یه قسمت بریکینگ بد میبینم و بعدشم میگیرم میخوابم. روزهای فرد استخر میرم و تایم بیشتری آزاد دارم یعنی حدودی از 7 تا شب آزاده. اونم فعلا تصمیم گرفتم با تمرین کردن هارمونیکا و کتاب و نمیدونم زبان خوندن خودم رو سرگرم کنم.  تبلتم میبرم خونه که ابزارش رو هم داشته باشم. یه تایمی هم میمونه یکمش رو به تمیز کردن خونه و شستن ظرفا و اینا میگذره باقیشم همون یکم فیلمی سریالی میبینم و تموم میشه. میمونه جمعه ها. جمعه هام حداقل دو ساعت نظافت شخصی ام زمان میبره:) بعد یه بار با کش تمرین کردم و خیلی حال داد. سر همین یه تایمی هم میزارم برای تمرین با کش. تنها روزی که وقت آشپزی کردن هم دارم همین جمعه هاست و حداقل دو سه ساعت زمان میگیره ازم. تنها روزی هم هست که غذاهایی که دوست دارم یا هوس کردیم رو درست میکنم. در 2-3 ساعتم این ازم وقت میگیره با شستن و تمیز کردن و ایناش. بعد باقی اش هم دیه آزاده میتونیم بریم استخر. میتونم با دوستام برم بیرون. میتونم برم فیلم ببینم. میتونم برم باز هارمونیکا تمرین کنم. میتونم کتاب بخونم. میتونم خونه رو تمیز کنم. ها راستی لباس شستنم هست که دیه جزو اینا نیاوردم. یه تایمی هم باید برای برنامه ریزی هفته بعد بزارم. میتونمم بیشتر بخوابم. کلا هر کاری میتونم بکنم غیر از اینکه برم اینستا نصب کنم:) لپ تاپمم از کارگاه نمیارم که اصلا دسترسی بهش نداشته باشم. قبلا یه 45 روزی یه ماهی تونستم مقاومت کنم و استفاده نکنم. این دفعه میخوام رکورد قبلی رو بزنم:)))))))))

این از اینا. دو سه تا ایده خوب دارم. این هفته پنج شنبه میرم و با یکی از دوستام در موردش یکی اش میخوام باهاش صحبت کنم. این ایده خیلی ایده گندیه ای هست و خیلی هم خفنه و کار خیلی سختی هم هست ولی اگه بشه و بگیره دیگه نگم براتونه:)) ولی احتمال شدنش رو من خیلی کم میگیرم شاید زیر 20 درصده.
امروزم میخوام با یکی دیگه از دوستام در مورد یه ایده دیگه صحبت کنم. این یکی خیلی ساده تره. شدنی تره. ران کردنشم حتی سریع تره. پول کمتری هم میخواد. بگیره هم خداروشکر یه اب باریکه یا هست میاد و میره:)))))) نه جدی اینم خوبه احتمال شدنش هم بگم بالای 80 درصده. 
یه ایده دیگه ام دارم این وابسته به تزمه. اینو بعدا تنهایی میرم سمتش ولی فعلا وقتی ندارم.

اینا برای چی میگم. برای اینکه 11 ماه و سه روز از 28 سالگیم مونده. امروز صبح که پا شدم به این فکر کردم که این قدر از 28 سالگیم مونده و میخوام تهش از خوشحال باشم و از خودم راضی. اینم خیلی مهمه که اینا از کمالگرایی نمیان. خیلی وقته دیه خودم رو سرزنش نمیکنم. اینجوری میگم ولی هر چی بشه باز از خودم راضی ام. ولی دیه وقتشه قدر زندگیم و زنده بودنم رو بدونم و براش تلاش کنم. نه به خاطر کمالگرایی به خاطر اینکه خوشحال تر باشم. خلاصه اینکه آخر این یه سالی که اینقدر ازش مونده. یکی از این ایده ها زنده ان. بالاخره به یه نظم شخصی ای رسیدم و جسم و روحمم سالم تر و سر حال ترن. شنا رو هم راستی خیلی خفن و حرفه ای یاد گرفتم. امیدوارم بتونم توی هارمونیکا و یادگیری زبان هم پیشرفت هایی داشته باشم. که اگه داشته باشم دیه ترکوندم.

همینا دیه بسه. دیه حداقل جمعه با تبلت یا گوشی میام و یه گزارشی میدم از اینکه کجام به کجا میرم. از این میگم که وضعیت استفاده از گوشی و شبکه های اجتماعی چه طوریه. این ایده ها به کجا رسیدن و وضعیت سلامتی روحی و جسمی چه جوریه. اگه تلاشی برای یادگیری هارمونیکا و زبانم کردم میگم.