سلامی و علیکی.
به یه چرت و پرت گویی دیه خوش آمدید. خیلی دلم میخواد این کا رو شب انجام بدما ولی نمیطلبه.
خدمت شما که اول از همه از نه به گوسفندی بگم. یک اینکه پریروز که از کرج میومدیم برگشتنی رفتیم جگر خوردیم. اونجا اولین نه به گوسفندی رو گفتم و موقع حساب کردن گفت این بال و بازوتون فقط مزه زردچوبه سوخته میاده و اصلا نمیشه خورد. دومین نه به گوسفندی رو هم دیشب که رفتیم استخر، به ناجی استخر گفتم. اندازه 3 دقیقه داشتم بحث میکردم که وظیفه شماست که به اینایی که توی طول شنا میکنن تذکر بدید. دو تا لاین گذاشتی برای شنای در طول. پس به این بز ها بگو توی طول شنا نکنند. دیه اتفاق ضد گوسفندی ای رقم نزدم.
دیه اینکه هنوزم شک دارم که برم دکتری یا نه. براش میخونم. ولی قطعا تهران نمیرم. از تهران بدم میاد. قبلا گفتم، شلوغه، کثیفه، دوره و گرونه. ترجیح میدم قزوین بمونم و یه زندگی متوسط داشته باشم تا اینکه بیام تهران. ولی به هر حال در حد خیلی کمی برای دکتری تلاشم رو میکنم. اگر امید روشنی ببینم تا اومدن نتایج صبر میکنم و اگر نه اردیبهشت تکلیف این سربازی رو مشخص میکنم و خودم رو خلاص.
دیه اینکه همچنان مشکلات برنامه ریزی مشهود و مشخصه. خیلی اوضاع بهتره ها و عملا صبحام از همین ده تا ده و نیم شروع میشه. در ادامه خوبما ولی همچنان عدم برنامه ریزی مشاهده میشه که نتیجه اش اینه ساعات مفید روزم کم شده. فعلا ایده ای ندارم برای این ها که.
راستییییییییییییییییییییییییییی خبررررررررررررررررررررررررر مهم اینکهههههههههههههههههه این بازیکن فاینالی توانست 224 ساعت کامل رو بدون غذا سپری کنه و حتی استخرش رو هم بره. دیروزی دو تا تخم مرغ با یکم پنیر خامه ای و دو سه تا کف دست نون خوردم و تا هشت صبح امروز هیچییییییییییی دیه نخوردم و در کمال ناباوری اصلا سخت نبود🥲🤔 حتی صبحم میتونستم به نظرم ادامه بدم. این حس سبکی و راحتی اش رو هم خیلی دوست داشتم. وای راستی نفخم و این باد کردنم نداشتم. از همه مهم تر اینه که استخرم رفتم! و اونجا هم روال بودم. خیلی دلم میخواد هفته ای یه روز 24 ساعت و ماهی یه روز 48 و فصلی یه روز 72 ساعت این کار رو بکنم و ببینم چی میشه.
از تغییرات بدنی بگم که عین چی دارم میام پایین. تغذیه ام خیلی سالم تر شده و اصلا میلی به هله هوله و ات واشغال خوردن ندارم. این برادر اگه اذیت نکنه و این چیزا نخره واقعا نمیخورم من. دیروز که اصلا اصلا شیکم نداشتم. جدا ها! با 112 کیلو وزن خیلی سخته شیکم اویزونی مشاهده نشده😅🤣. همین مسیر رو برم آینده روشنی میبینم. لازم به ذکره برادرم با دیدن تلاش های من و البته تذکر های بی اندازه من داره بیشتر رعایت میکنه. فعلا حداقل هر روزه نوشابه نمیخوره. چون من هله هوله نمیخوام بخورم و غر میزنم اگه بخره. اونم کمتر میخوره. ناهارا دیه برنج نمیخوره و در حد خوش داره تلاشش رو میکنه بیاد پایین.
از تخاتش بگم. لازم به ذکره تخاتش یعنی خودارضایی. اسم رمز گذاشتم:) بر خلاف قبلنا، که همواره ح*رم بر بشرم غالب بود. الان به این علت که سرم گرمه. و تایم زیادی رو خونه نیستم. کاملا بشرم بر ح*رم غلبه داره:) صرفا صبحا غلبه میکنه. یعنی از نیم ساعت قبل از خواب پاشدنم شروع میکنه به غلبه کردن. نمیدونم حس میکنم اگه سریع تر از خواب پاشم یا گوشی رو بزارم یه اتاق دیه که به بهانه اش بلند میشم این بهتر میشه. خلاصه اینم هست ولی خیلی راضی ترم.
از اینستا بگم که ورند انفالو و ریمو رو ادامه دادم. یه تعداد زیادی ادم که نه میشناختم نه اصلا حرفی میزدیم و یه اشناییت دوری بود رو زدم و انفالو کردم. اکثر دخترایی که باز خیلی نمیشناختم و الکی بودن رو هم زدم انفالو ریمو کردم. الان فکر کنم 4 تا دخترای این دانشگاهمون هستن. با نهایت دو سه تای دیگه. که دو تاشون دوستای همین وبلاگیمن. یکیشونم خیلییییییییییییییی خوشگلهههه یعنی خیلییییییییییاااااااااااااااا اصلا مصداق بارز ماه. البته خیلی کوچولوعه:)))) از نظر ابعادی ولیییی اینم الان نه ولی ممکنه بعدا ممکنه برم بگم بریم یه صحبتی کنیم، البته فکر کنم پارتنری چیزی داره ولی خیلی خوشگله کوفتش شه:))))))) بقیه اشون دیه دوستای دانشگاهی و اینان و خیلی چشم داشتی هم بهشون ندارم😂
دیه اینکه امیدوارم این خونهه روال بشه که بتونم ماشین بخرم. ماشین بخرم دست و بالم برای رفت و آمد باز میشه و میتونم خیلی کارا بکنم. ها راستی آخر این ماهم میرم تخت میگیرم. خوشحالم:) مطمئنم کیفیت زندگیم ده درصد بعد از این اتفاق رشد میکنه:)))))
همینا دیه امروز یه بار برای همیشه میخوام چند ساعت وقت بزارم و برای کارگاه و تز و دکتری و همه چی یه برنامه ریزی ای داشته باشم و خلاص شم. من همیشه آدم امیدواری بودم. سالی که بابام فوت شد، رابطه ام بهم خورد تهش گفتم سال خوبی و این اتفاقای خوب رقم خورد. کلا موجود دل روشنی ام. الکی خوش طور:) ولی الان خیلی بیشتر دلم روشنه. امیدوارم که همه چی خیلی خوب پیش بره.
ها راستی خیز برداشتم برا جمعه که دلمه برگ مو بپزم. خیز سنگین و با یه استوری میخوام همه رو زخمی کنم.:))))))))))))))))