سلامی و علیکی، احوال شما؟

خدمت شما که بسیور بسیور دلم میخواد قبل خواب با همون شرایطی که توصیف کردم بیام و پست بزارم ولی متاسفانه ماتحتم اجازه نمیده. تایم پست 4.52 عه، الان 6.33 عه:))) به انحراف کشیده شدم:) ما یه خرید مواد اولیه داریم. بعد من سر خرید این خیلی حرص میخورم و داشتم تلاش میکردم که از این رها شیم.چرا؟ چون که 15 درصد به خاطر اینکه سه ماهه پولش رو بدیم میکشید رو قیمتش و رسما طرف آهن فروش و نزول خور بود:/ البته هست:/ بعدخدمت شما که چند وقت بود من هی داشتم حساب و کتاب میکردم که اره چی کنیم که اینو نقدی کنیم و خلاصه امروز بعد حساب و کتاب فراوان دیه قرار شد حساب مهر و آبانش رو نقدی بدیم و از ماه های بعدم الان که به ذهنم رسید همه رو ببنده 3 ماهه با همون درصد و هر چه قدرش رو تونستیم بهش نقدی بدیم و اون 15 درصد رو نده. بعد اینم تا دوماهه. یعنی از بهمن دیه احتمالا نیازی نیست و همون نقدی میتونیم ازش بخریم. بعد ببین خیلیییییییییییییی عدده گنده بودا. منی که مالی خوندم میفهمم این عدد یعنی چی. یه عالمه تلاش کردم برای فهموندن اینکه این عدد چه قدر بزرگه و از نون شب واجب تره زودتر بریم سمت اینکه نقد بخریم. نقدم البته نیستا مثلا با راس چه میدونم بیست روزه بیست و پنج روزه ایناست.

یکی این که ایشالاه خیره و خیلی امید دارم اثرات مثبتش رو به زودی ببینیم.

____________________________________________________

خدمت شما که این از دیروز موند و شبم همین اومدم جنگی رفتم استخر تا برگردم شد ده و نیم اینا و دیه یه غذایی خوردم و جونی برام نمونده بود کار دیگه ای انجام بدم. از استخر بگم که پیشرفت های شایانی داره دیده میشه. هنوز خیلی مونده ها ولی به نسبت تمرین و تلاشمون خوبیم. دیروزم یه اتفاقی افتاد که ترجیح میدادم نباشه. اصلا کلا ترجیحم اینه که منتی سرم نباشه. جز ادمای خیلی نزدیکم ترجیحم اینه نه کسی برای کاری کنه و نه مثلا چیزی رو مهمون کنه. در مقابل اینا هم همیشه اینجوری بودم که یادم بوده طرف چی کرده و همیشه ام نه همونقدر و بلکه بیشترم جبران کردم. ولی کلا نکنن راحت ترم.

27 ام این ماه تولد داییمه. وقتی مدارکش رو به عنوان بازرس داشتم میگرفتم فهمیدم. دارم تلاش میکنم براش تولد بگیریم. احتمالا 29 ام که پنج شنبه باشه این کار رو بکنیم. دیه حالا بعدا بیشتر میگم ازش.

دیه خدمت شما که هنوزم مشکلات برنامه ریزی موج میزنه😂😂 اینقدر از این گفتم خسته شدم. خیلی همه چی بهتره ها درسته کار مفیدم در روز حدود 5-6 ساعته ولی با همینم هم کارگاه و هم تزم رو خیلی خوب جلو بردم. اما هنوز این عدم برنامه ریزی عه داره سایه میندازه. باید یه فکری براش بنمایم. استخرامم باید با برنامه ریزی برم. اینکه وقتی از شرکت(در تلاش برای اینکه نگم کارگاه) برمیگردم و تازه بخوام پاشم برم استخر خوبههههه اماااااااااااااا خیلیییییی دیرههههههههههههههه تا برگردم و یه چی بخورم شده 11.5 اینا و از اون ورم چون غذام خیلی دیر خوردم و قبلش ورزش کردم. خوابمم بهم میریزه. سر همین مثلا یکی دو روز در هفته رو باید بزارم روی مثلا ساعت 6 اینا پاشم برم استخر که تا 8 برگردم و غذا بخورم همون ساعتای 10.5 اینا بگیرم بخوابم. اینجوری میشه و خوبه ولی اون سیستم اصلا جواب نیست. خوابم برام خیلییی مهمهههههه. ها راستی در جهت افزایش کیفیت خوابمم میخوام پنج شنبه برم و تخت بخرم. خودم یه همچین تختایی مد نظرمه.

از اینا دوست دارم. خیلی ساده همه طرفشم ترجیحا باز باشه. چون خیلی راحت و آروم میخوابم و به اصطلاح تو خواب قل نمیخورم:) همونجوری که میخوابم همونجوری هم پا میشم:) خلاصه از پنجشنبه دریچه های تازه ای از خواب میخوام به روی خودم باز کنم. تو برنامه امهه یه آباژوری چیزی هم بخرم. یه چی که نور کناری بیاره نه نور از بالا. از طرفی حکم چراغ مطالعه رو هم داشته باشه. خلاصه برنامه زیاده پولش نیست:) 

دیه خدمت شما که کتابام داره میاد باید زودتر جمع و جور کنم. تزمم اگه تا آخر آذر ماه نفرستم. 31 فاکینگ میلیون تومن باید جریمه بدیم. البته که میفرستم. ولی در کل باید زودتر تمومش کنم بره.

همینا دیه حرفی ندارم.