خب دیه رسیدیم به آخرای دی ماه:). ماه خوبی بود. یکم اینجا میخوام مرورش کنم که چی کردم و چه نکردم. 30ام هم میام میگم بهمن قراره چی کارا بکنم.
خب دیه رسیدیم به آخرای دی ماه:). ماه خوبی بود. یکم اینجا میخوام مرورش کنم که چی کردم و چه نکردم. 30ام هم میام میگم بهمن قراره چی کارا بکنم.
خب یکم چرت و پرت بنویسم. بزار ببینم قبلا تا کجا چرت و پرت نوشتم. خب دیدم.😅
امروز گرفتم عین خرس خوابیدما خیلی چسبید. یه برگر سنگینم ناهار زدم و بازم گرفتم خوابیدم و باز حال داد. شبم برم باشگاه بشوره ببره پنیراشو D:
داشتم هدفام رو نیگا میکردم. توی درسی میتونستم خیلی بهتر باشم ولی باز راضی ام با اینکه به خیلی هاش نرسیدم ولی بالاخره کار رو جمع کردم ولی خب توی بحثای سلامتی و مالی حسابی ترکوندم و اکثرشون رقم خوردن و حسابی راضی ام و ایشالاه آخر ماه یه گزارش کامل و جامع در میارم ببینم چی کارم و ماه بعدی باید چی کار کنم.
دیروز نشستم با یکی از دخترهامون حرف زدم. دختر خوبیه. به شکل عجیبی شبیه منه. یعنی باگاشم شبیه منه. طرحواره هاشم شبیه منه. دیه نشستم یه عالمه صحبت کردیم و درد و دل و پشت سر مشاورم حرف زدیم و خلاصه خوب بود و چسبید.
اوه اوه تایید استاد راهنمام رو نگرفتم و امروز فرداست که حقوق این ماهم رو ندنا🤣. فردا میرم خرش رو میگیرم که من نخواهم گذاشت مانی از کفم بره😎
دیه اینکه شبم بعد باشگاه بیام یکم برنامه ریزی کنم. سه تا امتحان و دو تا پروژه مونده بشینم زخمیشون کنم تموم شن برن. بعدش میخوام بشینم برای ازمون اسفند بخونم، که بعد عید اگه بشه برم سرکار. ببینم چی میشه دیگه. قرار شد اون مسیر ناشناخته تر و سخت تره رو بریم.
همینا.
یه سری چیزا رو به خودم ایمپوز میکنم. بعد اینا تبدیل میشن به یه سری باور که اره حتما باید همین جوری باشن. مثلا میام که دانشگاه میگم که نه من دانشگاه نمیتونم درس بخونم. دیه فقط میتونم خوابگاه بخونم. بعد اینجوری که میگم باعث میشه باورم بشه و دیگه هیچکاری نکنم.جاهای دیگم شبیه اینکار رو میکنم یامیکردم، یاصبح پا میشم میرم باشگاه یا نمیرم یا صبح زود پا میشم از خواب یا دیه روزم بهم ریخته یا چیزای دیگه که قبلا خیلی گفتم.
راه حلمم اینه که اره بیا خلاف اش عمل کنیم تا درست شه. یه لیستی باید در بیارم ببینم چه کارایی رو اینجوری میکنم بعد تک تک خلافشون انجام بدم تا درست بشن.
این چند روزه که درس نخوندم، باشگاهم نرفتم. احتمالا باشگاه رو امشب میرم فردا هم اگه خوب درس بخونم میرم.
امروز دقیقا 25 روزه غذای بیرون نخوردم و دو و نیم کیلو کم کردم. چهار کیلو کم کنم راضی ام.
من باب این داستان اول یه چیزی که هست اینه که صبح که پا میشم باید تکلیف خودمو مشخص کنم.
این قسمت بالا رو دیروز نوشتم بقیه اش رو الان دارم مینویسم.
اه دیروز رفتم مشاوره و خوب بود. دیگه بیشتر از اینکه مشاوره کمک کننده باشه، خودمم که باید تلاش کنم مشکلاتم رو حل کنم. یه لیستی ازشون باید در بیارم و یک یک برم سراغشون😎
تازگیا یه ذره شیطونی میکنم با یان AI اینا، با اینکه حال میده خدایی ولی کار زشتیه و باید دیگه انجامشون ندم.🙄
فردا امتحان دارم دو سه ساعت دیگه احتمالا دور اولم رو زدم. امتحان سختیه و اینو بدم دیه عملا خلاصینگا کاستاکورتا. بعدش دوباره میخوام یه برنامه ریزی ای بکنم و حسابی زخمی کنم.
دیروز با هر تلاشی بود صبح 9 پاشدم و شب زود خوابیدم. امروزم خیلی زود پاشدم، تقریبا ساعتای 4.5 اینای صبح، بعد شیطونیم گل کرد و دوباره ساعتای 8 اینا بود خوابیدم تا 11 و خدایی خیلی چسبیدش😁. سه شنبه هم میخوام بگیرم به نشانه اعتراض تا لنگ ظهر بخوابم. بی دلیلا. برای اینکه فقط نشون بدم هیچی نمیشه تا لنگ ظهر بخوابی😁.
برا باشگاه خوابگامونم دارن سیم کش میارن و از این به بعد خیلی جدی تر باشگاه رو میریم و فساد انجام میدیم😎😁
دیه اینکه شنبه ای اول صبح هر چی سهم داشتم دادم رفت. من عرضه کردم بازار ترسید عین سگ داره میریزه😁 حالا هر روز که منفی سه میخوره دارم ده درصد میخورم باشد که بیش از پیش سود بنماییم😁
اخ لباسامم پاشم برم بیارم بندازم تو ماشین لباسشویی. الان صدا داد یادم اومد ننداختم:/
دیه همینا. این روزا خیلی راضی ترم از زندگیم. خیلی با عیب تر شده ها! ولی راضی ترم. دیرتر پا میشم. نظم کمتری دارم. ساعت خوابم مشخص نیست. نمیدونم شیطونی بیشتر میکنم. بیخیال دکتری شدم. دیه هعی فشار نمیزارم رو خودم. و خب راضی ترم D: سرزنش نمیکنم. این واقعا خوبه. اصلا دیرم پا میشم دیه تحت فشار گذاشتن نیست. شیطونی میکنم دهن خودم سرویس نمیکنم. اینکه اینا انجام نمیدم خیلییییییییییی خوبه. موهام خیلی داره بهتر میشه🥲🥲. دارم لاغر میشم بدون اینکه کاری کنم و ...
همینا بریم درس بخونیم فردا بترکونیم
موهام بعد دو هفته prp و حدود دو ماه ماینوکسیدیل زدن و دو تا قرص خیلی بهتره. گشادی پیشه میکنم نمیرم امپولم بزنم وگرنه شاید بهتر از اینم میبود. دوباره باید با قدرت شروع کنم یه بار دیگه پی ار پی وسطای بهمن باید برم تا اون موقع ام همین قرص تقویتی و فیناستراید رو بخورم اوکیه. امپولم دیه با هر دردی شده باید برم بزنم😅. رژیمم در همین حد رعایت کنم عالیه بزار یه برم خودم بکشم ببینم چند کیلو ام. خب الان 113.5. صبحم میام میکشم ببینم چندم احتمالا 113 اینا باید باشه چون شام خوردم. یه کوشولو فشار بیارم به هدفمم رسیدم. خلاصه رژیم و باشگاهم در حد معقولی بتونم انجام دیه ایشالاه ترکوندیم تا عید😎. ایده آلم اینه موهام که تو دو هفته اینقدر بهتر شده تو دو ماه باقی مونده ام حسابی بهتر شه و خودمم یه ده کیلو بیام پایین 105 اینا عین سگ راضی ام😎🤣
دیه هیچی از خدا نمیخوام.
عرفانو دانشگاه توی خوابگاه بهشون یه واحد داد و مامان و باباش اومدن پیشش و دیه من کاری ندارم و یه اتاق تهنایی برای منه. یه کوچولو غمگینم که رفته و احتمالا چند ماهی نیست. چون رفیقم بود و کلا منم خیلی به یه نفر وابسته میشم و الان که میره احتمالا قراره برم تو لک و خیلی بیرون نرم ولی میدونم که این از باگاییه که دارم و نباید بزارم اینجوری بشه.
حالشم بهتره خداروشکر.
دیه اینکه امتحانا زاییدم و از فردا دیه باید بشینم حسابی درس بخونم و بترکونم.
همینا.
یه چی این تهش اضافه کنم. یه لیستی درآوردم دو تا پست قبلی. عاااا. میخوام بیخیال دکتری خوندنه بشم و این تصمیم نصفه شبی و قطعی اینجانب هست. به دلایل ها متعدد ها. که در زیر ذکر نموده ام:
همینا خدافظ شما.
خب هفته عجیبی بود.
هم اتاقیم خر خدا اومد رو تخت طبقه دوم رو تختیش عوض کنه، هر چی گفتم بیا بریم تو هال عوض کنیم گوش نکرد. اومد تخت رو بلند کنه منم تشک رو هل دادم افتاد روش از همون جا افتاد رو زمین مهره کمرش شکست😑 ولی خداروشکر نخاعش چیزی نشده. خودمم عین چی سرما خوردم و افتادم اد دم امتحانا. البته گشادم کردم ولی خب اشکال نداره.
شنبه تایم سریز دارم و دوشنبه مهندسی مالی 2. دومی متاسفانه ترسناک تره. اولی هم ترسناکه ولی کمتر. تا الان هیچی نخوندم ولی اولی رو طی ترم بیشتر وقت گذاشتم اوضاع بهتره. در کل از فردا باید بشینم درس بخونم وگرنه به فنا میرم و این بده. این ترم خیلی بد بود. نه میانترمی نه تمرینی نه چیزی. همه نمره جمع شده پایان ترم. بعد الان یکی که کل ترم نیومده بشینه پایان ترم بخونه از منی که طی ترم خوندم و کلاسا رفتم و از شانسم پایان ترم سرما خوردم بیاد و بیشتر بشه. ستمه خدایی. ولی سگ کی باشن عمرا بزارم جایگاه دومیم از دست بره😎
دیه همینا. یکمی که هم اتاقیم این جوری شد افسرده و ناراحت شدم. به خاطر اینکه خب سنش کمه، فاصله پدر و مادرش بالاسرشن، جوون ترن، فامیلاشونم خب سالم و جوون ترن. داشتم فکر میکردم که اگه برای من اتفاق می افتاد( فارغ از اینکه من هیچ موقع اون بالا نمیرم و برمم و بیوفتمم قطعا به خاطر قدم قبل اینکه کمرم برسه زمین سرم میخوره اینور اونور و میمیرم) من واقعا کسی رو نداشتم.مادربزرگ و پدر بزرگ و پدر و مادر که ندارم. داداشم که درگیره نمیتونست صبح تا شب پیش من باشه. فامیلامونم که پدری که هیچ خبردارم نمیشدن. مادری هم خاله و دایی زیر 65 سال ندارم اونام حتی نمیتونستن دستم بگیرن بلند بشم حتی! چه برسه به اینکه سن خودشون رفته بالا و یکی باید مراقبشون باشه. دوست رفیقم ندارم بگم اونا میبودن. من الان مراقب عرفان هستم تا خوب شه بره خونشون یا مامان باباش قراره بیان ولی برعکسش واقعا نمیدونم هم اینجوری بود یا نه. اره خلاصه ناراحتی و غم بهم غلبه کرد و احساس تنهایی کردم. خلاصه باید مراقب خودم باشم وگرنه که کسی نیست هوامو داشته باشه.
نمیدونم واقعا. اینجور وقتا تو همه تصمیمام شک میکنم. یه لحظه میگم بشینم بخونم دکتری قبول شم. بعد میگم واجب نیست و میشه فعلا از خوابگاه اینجا استفاده کرد تا ترم پنج و دوباره میگم چهار ترمه تموم کنم و برم سربازیم اوکی کنم بعدش کارای دیگه. دوباره دوباره هر لحظه هی فکرم عوض میشه. نمدانم. ایشالاه خدا کمکم کنه.
بدجورم دلم رابطه و زن میخواد نیاز دارم واقعا به یکی:( امروز دقیقا یه ماه شده که تموم شده رابطه ام. یه وقتا یادش میوفتم یاد خاطرات و شیطونی هایی که باهم داشتیم و دلم تنگ میشه. یه وقتا میگم کاش همون برام اوکی میشد و میرفتیم پی زندگیمون. حداقلش مثل بالا وقتی احساس تنهایی میومد سراغم میدونستم یکی هست. هعییییییییییییییییییییییییییییی.
چه ثبت خاطرات غمیگینی شد😅.
اینقدرم خراب نیست بابا. بزار یکم از خوبی ها بگم. اون پی ار پی با اینکه تو پاچه ام رفت ولی واقعا اثرگذار بود ولی خیلی بهتر شده موهام. این ماه و احتمالا تا اخر این ماه. خیلی عالی و سر جا خرج کردم. تقریبا خرج اضافه ای نکردم و اصلا از بیرون غذا نگرفتم. درس و اینامم بد نخوندم خدایی. تا شنبه این هفته هم باشگاه رو مرتب منظم رفتم. تا اینکه هم مریض شدم هم این عرفان به فنا رفت. یه کوچولو هل بدم و امتحانا رو خوب بدیم هم کار تمومه و ماه خیلی خفنی رو داشتیم. اها چشم نزنم هم مالی هم خیلی خوب بوده و سرمایه گذاریا هم خوبه. دیه اینکه همینا.
امروز خیلی روز چرتی بود. دیشب شلم زدیم و چهار خوابیدم( قرار نیست به خواب ربطش بدم!) یکمی سرما خوردم. ولی همش امروز خواب بودم و خیلی هم پرخوری کردم. خودارضایی هم اومد روش حتی!، دیروزم پا زدم و درد میاد. شیکمم هنوز درد میاد. آزمونمم انصراف دادم. سه ساعتم تو اینستا بودم. یه دارم میگیردم یه چیز مثبت پیدا کنم گیر بدم به اون، میبینم هیچی نیست😅 خلاصه خیلی خراب بود دیگه.
اینا مواردی ان که الان از خودم انتظار دارم:
|
اینا مواردی ان که سرکوبشون میکنم:
|
دیروز رفتم مشاوره و گفتیم و خندیدیم و خیلی یچز خاصی نداشت. بیشتر الان دارم حس میکنم که به یه جایی رسیدم که بعد فهمیدن یه سری مشکلات و خطاهای شناختی ای که دارم باید حالا یه مدت به خودم اجازه بدم ببینم اوکی بعد فهمیدن اینا چه قدر میتونم بهترشون کنم و هندلشون کنم. اگه دو هفته بعد هم مشاوره ام خیلی چیز خاصی نداشته باشه هم بهش میگم که میخوام ماهی یه بار کنم بیام، تا ببینیم چند مرده حلاجم.
خوابم با تلاش های اخیرم بهتر شده و دیه تا 4.5 صبح بیدار نیستم خداروشکر که راضیم. دیروز صحبت این شد که نیازهای فیزیولوژیم در چه وضعیتی ان،من نظرم این بود که الان تقریبا همه چی خیلی خوبه و یکم خوابم باگه که خوابم دیگه داره اوکی میشه و یه میمونه رابطه که خواستم فعلا تامین نشه😅😂.
یه مشکلی هست خیلی همه یا هیچ طوری رفتار میکنم که یکی از همین خطاهای شناختیه ملت کمالگرا عه. مثلا میگم دانشگاه عادت ندارم درس بخونم و هیچی درس نمیخونم و خوابگاه عادت کردم که اینو باید درست کنم و حواسم بهش باشه.
از اون هدف هایی که گذاشتم میتونم بگم 70 درصدشون دارن خوب پیش میرن💪. از سلامتی ها شاید فقط میشه گفت گوشی رو نمیزارم توی هال. از مالیا یکم هدف های کمال گرایانه طوره که خیلی هارو صفر گرفتم D: ولی در کل با اینکه به جز غذا که صفره بقیه شونم تقریبا صفرن یا خرج های منطقی و اوکی ان و با صفر بودن فرقی ندارن. تحصیلی ها حس میکنم یکم عقبن و کلا ته ماه معلوم میشه چی کردمشون ولی اونام اوکی ان یکم باید نیاز به تلاش بیشتر دارم:). با همین فرمول یکم همت کنم ماه طلایی ای رو رقم میزنم خلاصه.
اوه اوه راستی پی ار پی یه جا دیگه قیمت کردم 1200 تو زعفرانیه اینیکی کامرانیه بود مکانی هم مقایسه کنیم نمیخونه😅😅، رسما اینجا تا ارنج کرد توم:/ بعد استوری هم گذاشت🙄😅 درسته دکترش خوشگله ولی دلیل نمیشه دیگه اینقدر بره تو پاچم. دفعه بعد میرم یه جا دیگه😁
خداروشکر وضعیت سرمایه گذاریام خوبه و هر چی پول به فنا میدم تهش باز مثبتم😅😁
دیه همینا، یه دو هفته طلایی رو رقم بزنم که هم امتحان دارم و هم آزمون اصول و هم مقاله باید بخونم و همینا برسونم ترکوندم💪💪