-چی شد کجا قبول شدی؟
-انتخاب رشته نکردم، همون پیامنور رو میرم.
-کسی پرسید،من میگم بین الملل!
(شبیه همین حرف رو یکی چند سال پیش بهت زد و چه قدر پشتت در اومدم حالا...)
بگو حرف زیاد میشنوم،توام یکی مثل بقیه.
-چی شد کجا قبول شدی؟
-انتخاب رشته نکردم، همون پیامنور رو میرم.
-کسی پرسید،من میگم بین الملل!
(شبیه همین حرف رو یکی چند سال پیش بهت زد و چه قدر پشتت در اومدم حالا...)
بگو حرف زیاد میشنوم،توام یکی مثل بقیه.
در جهت راه رضای خدا تصمیم گرفتم یه سری ترفند باحال از بیان رو بهتون یاد بدم:دی :)
خب بریم:
چی جوری بفهمیم کسی که ناشناس برامون پیام گذاشته کیه؟اینجوری که شما اون کسی که پیام ناشناس گذاشته رو بلاک میکنید و از روی کامنتها(علامت دست خط خورده برای بقیه کامنت های اون فردم میاد)یا فهرست دنبال کننده(کسی که بلاک میشه از فهرست حذف میشه)میتونید بفهمید.
(یه راه سادهترم از ای پی و اطلاعات فرده که خب باید بدونید برای هر کی چیه)
چی جوری وقتی اون نشانگر خوندن پیام نیست بفهمیم طرف کامنتمون رو خونده یا نه؟اینجوری که از طریق ویرایش کامنت میتونید بفهمید(اگه گزینه حذف نظر رفته باشه یعنی خونده)
چی جوری با گوشی کدای قالبارو ویرایش کنیم؟با کیبورد gokeyboard و از قسمت ویرایشش میتونید یا گوشی کدای قالبارو پاک کنید,کلیک
چی جوری یه نظرو دوباره به شکلی پاسخ بدیم بدیم که برای کسی که کامنت گذاشته "1پاسخ جدید" بیاد؟اینجوری که شما اون نظر رو عدم نمایش میزنید,دوباره جواب میدید و عدم نمایش رو برمیدارید برای طرف یک پاسخ جدید میاد.
چی جوری بدون عنوان پست بزاریم؟به جای عنوان دو تا بیشتر نیم فاصله بذاریم,جای عنوان خالی میمونه(اینو از لوسی می خانم یاد گرفتم که دیگه وب نمینویسند:( )
چی جوری وقتی عکسی تو حالت نمایشه (مثل عکسی که بالا گذاشتم)
صفحه اطلاعاتش رو ببینیم؟توی ادرس به جای view بزارید info
چی جوری وقتی با یکی قهریدولی نه میخواید برید وبش و نه میخواید دنبالش کنید,اما دوست دارید بدونید پست جدید گذاشته یا نه؟یه لحظه دنبالش کنید و ببینید پست گذاشته و دوباره قطع دنبال بزنید
چگونه دوستان خود را اذیت کنید؟برید بزاشون کامنت بدون حساب کاربری و خصوصی بزارید تا نتونند جوابتون رو بدند(من خیلی به این کار علاقه دارم)
چی جوری برای کامنت لینک بزاریم؟از طریق ویرایش نظر
از طریق منبع سایت(source) چیزهایی مثل کلمات کلیدی و تعداد دقیق دنبال کننده های و اینجور چیزهارو هم میشه فهمید.
بازم اگه چیزی یادم اومد اضافه میکنم.
شما هم اگه چیزی بلدید به منم یاد بدید:)
+عیدتتونم مبارک:)
++++الان داشتم توی یه سایتی کامنت میدادم ،کامنت دادنش اینجوری بود باکس ارسال نظر زیر پست بود کامنتای جدیدم ابتدای نظرات میومد
گفتم شاید بشه برای بیانم اینجوری کرد
اومدم این کدو
</view:post_comments>
<check:if comment_add_form>
<a name="send_comment"></a>
<div class="comment-add-form">(*comment_add_form*)</div>
</check:if>
</box:post_comments>
(اگه شما میخواید انجام بدید یه همچنین کدی رو باید قبل بخش نظرات بیارید،یعنی الزاما همین کد نیست)
از قالب برداشتم اوردم قبل بخش نظرات و باکس اومد زیر پست ولی نظرا هنوز اخر پست بود با تنظیماتم درست نمیشد، بعد قالبو کردم مثل اول و تنظیمات رو گذاشتم روی ابتدی پست و دوباره کدو قرار دادم
در کمال ناباوری درست شد:))
اینجوری دیگه نیاز نیست هی تا اخر پست برید و تظر بدید:)
"از یه سنی به بعد برای بهبود روابطت با خونواده و داشتن ارتباط صمیمیتر باهاشون باید محل زندگیتو ازشون جدا کنی"
بخوام کاملترش کنم میشه برای بهبود روابط،حل تناقضات فکریت باهاشون،رسیدن به نظمی که میخوای و داشتن ارتباط صمیمیتر، باید و بهتر اینه که محل زندگیت رو ازشون جدا کنی.
+من اگه وبلاگی ستارهاش روشن بشه و نرم بخونمش و این اتفاق چند بار پیش بیاد اون وبو قطع دنبال میکنم,چون خوشم نمیاد وبی رو دنبال کنم و نخونمش,یه سه چهار نفری رو قطع دنبال زدم,یه وقت خواستید قطع دنبال بزنید تعارف نکنید:)
شرایط یه شکلیه که هر شب یه وسوسهای هست برای اینکه از تصمیم برگردم.هر شب که برادرم میاد میگه فلان قدر فروختم و توام پیش من بیا و باهم کار کنیم یه وسوسه است برای اینکه بگم گور بابای هدفم و استعدادهام مگه همه دنبال پول نیستند برو بچسب به کار,درس کیلو چند!.ولی اینو نمیگم به برادرم میگم من میخوام یه سال هیچ کاری نکنم,میخوام بیخیال باشم,میخوام کاری نکنم,کنکور پیرم کرد.بازم حرفم اینم نیست توی دلم میگم من امسال با همه مشکلاتم میجنگم معدهای که پاچیده رو درست میکنم,این مشکلات داخل خونه رو همه رو حل میکنم,خونه رو با خودم منطبق میکنم نه خودم با خونه رو, و از همه اینا مهمتر درس میخونم و توانایی واقعیم رو نشون میدم.
ولی بر خلاف میل واقعیم و اون حرفی که تو دلمه,به شرطایی که گذاشتم عمل نکردم,گفتم ازمون 4 مرداد رو در هر شرایطی میرم ولی نرفتم,قرار بود اگه این شرط عملی نشد قید همه چی رو بزنم.
باید یه انتخابی کنم اگه واقعا میخوام درس بخونم و کنکورو بترکونم باید سختی درس خوندن,حرف شنیدن و به جون بخرم و به چیزی که میخوام برسم,اگر که نه حداقل عمرم رو تلف نکنم و پی کار رو بگیرم.باید انتخاب کنم.
چندتا مشکل بزرگ داشتم و دارم,استفاده بیش از حد از اینترنت,خیالپردازی ناسازگار,مشکلات توی خونه,با واقعیت روبهرو نشدن و اخری که شخصیه.هر کدوم از اینا مثل یه زنجیرند که هر کدوم اگه باز نشه جلوم رو میگیره,با دوری از نت دوتاشون به طور مستقیم و یکی به طور غیر مستقیم حل میشه به خاطر همین یه مدت ,نمیدونم چه قدر باید از نت یا بهتر بگم از گوشی کمتر استفاده کنم چون عادت ندارم با لپتاپ تو نت بچرخم احتمالا درست بشه.
خوشم نمیاد بگم "امیدوارم خدا کمکم کنه" چون میدونم اون کمکش رو میکنه منم که باید قدرشون رو بدونم پس امیدوارم قدر داشتهها و کمکهایی که بهم میشه رو بدونم.
+یه عزیزی گفت اینقدر کامنتا رو نبند, ولی شرمنده دیگه این یکیم بسته میمونه :) .
شبتون بخیر,عاقبتتونم بخیر
یه روزی دیگه کسی که من رو یادش باشه نیست.شاید 100 سال دیگه فوقش 200 سال بعد کسی نیست که (نام و نام خانوادگی وی سانسور گشت:)) رو به بیاد بیاره.حالا وقتی منو قرار نیست کسی به یاد بیاره چه اهمیتی داره که چی جوری زندگی کنم,چه اهمیتی داره به خاطر کارهام یا خودم از کسی خجالت بکشم,چه اهمیتی داره غصه زندگیم یا مشکلات یا بدبختی هام رو بخورم,چه اهمیتی داره وقتی 200 سال بعد منو کسی یادش نمیاد به کسی که خیلی دوستش داشتم و دارم و گذاشتمش و رفتم اس ام اس ندم و نگم دلم خیلی برات تنگ شده:) .
مشهد که رفتم خیلی چیزها یاد گرفتم,خیلی کارها برخلاف شخصیت قبلیم انجام دادم,با خیلی از ترس هام روبهرو شدم,باورتون نمیشه ولی من از اینکه رستوران غذا بخورم ترس دارم به خاطر همین یکی از پیروان پروپاقرص اسنپ فود و ریحون و... ام یا از اینکه وقتی کاری انجام میدم بقیه نگاهم کنند بدم میومد یا از جاهای شلوغ یا از صحبت کردن و بحث کردن با بقیه.
من رفتم جایی که باید با بقیه غذا میخوردم با بقیه میخوابیدم,میرفتم تو حرمی که خیلی شلوغ بود,روزا بیکار بودم و مجبور بودم با بقیه حرف بزنم,جایی رو بلد نبودم و مجبور بودم از بقیه بپرسم و باهاشون حرف بزنم,مجبور بودم برم رستوران وگرنه از گشنگی میمردم:),مجبور بودم با راننده اسنپی که داره منو میبره راه اهن حرف بزنم و اون جکایی که درباره قزوینی ها هست رو بگه و باهم بخندیم و منم از بیخ همه چی رو تکذییب کنم(الکی).
مشهد رفتم یاد گرفتم باید زندگی کرد,باید کاری کنی به خودت خوش بگذره,زندگی این چهار دیواری ای که من یه عمر خودمو توش زندانی کردم نیست,خیلی بزرگتر و زیباتر و جذابتر از این حرفاست.
خلاصه,هرکاری که دوست دارید انجام بدید همه چی رو امتحان کنید ,با مشکلاتتون بجنگید,باهاشون کنار بیاید,ناامید نشید,بچه ها رو دوست داشته باشید مخصوصا دختر بچه ها:)،خوش اخلاق باشید,خوب زندگی کنید,پدر و مادر خوبی باشید,نزدیکانتون رو دوست داشته باشید برای انجام کاری هم تردید نکنید چون چه آدم خوبی باشید یا بد ,چه خوب زندگی کنید یا نه,یه روزی دیگه کسی شمارو یادش نمیاد:)
+بهش اس دادم گفت فراموشت کردم و دیگه بهم پیام نده:),خیلی خوشحال شدم فراموش کرده,جدی میگم:) .
++شبتون بخیر،عاقبتتونم بخیر:)
خیلی بعد نویس آقا پشمام یادم نیست این یارو کی بوده که بهم گفته فراموشت کردم و دیگه بهم پیام نده.🤣🤣🤣🤣
زیبایی یا قشنگی رو ما بر اساس معیارهای خودمون پدید اوردیم،وگرنه بر اساس معیار های خدا ،هر چیزی که خلق میکنه قشنگه.
خیلی سخته با این چشم به همه نگاه کردن ولی من به درجهای از کمال رسیدم:دی که هر چی بچه میبینم ,هر شکلی باشه قشنگ میبینمش,دختر بچه باشه که دیگه براش وا میرم,خیلی خوبند☺
+یه فندقی امروز تو حرم بود تو هر متر و معیاری حساب میکردی قشنگ بود,لعنتی فقط پیشم عسل داشتم اونم ترسیدم بهش بدم به گلوش بشینه هر روز خدام با خودم از این بسته های اجیل میبرما امروز نبرده بودم:/با خودم عهد کردم هر روز یه چی بخرم برم هر بچه قشنگی دیدم بهشون بدم:)
وقتی قدت بلنده,توی خیابون سرت به شاخه و برگ های درختای توی پیاده رو گیر کنه،
وقتی قدت بلنده یا استین پیرهنت کوتاه میشه یا قد شلوارت(این خیلی رو اعصابه)
وقتی قدت بلنده میزها متناسب با قد تو نیست و تو برای اینکه پات زیر میز جا بشه مجبوری پات رو خم کنی,
وقتی قدت بلنده و میری تو بازار سرت هی به این پارچه های جلوی مغازهها گیر میکنه.
وقتی قدت بلنده و میری لباس میخری نمیگی فلان لباس رو من خوشم اومد اونو برام بیار,میگی سایز من چی داری:)،
وقتی قدت بلنده و میری ارایشگاه مجبوری قوز کنی تا ارایشگر بالای کلهات رو ببینه-_-،
وقتی قدت بلنده باید خم شی تا توی اینه سرویس بهداشتی نگاه کنی،
وقتی قدت بلنده مجبوری صندلی ماشین رو تا ته بخوابونی تا تازه پات کنار فرمون بیاد،
وقتی قدت بلنده تخت بالایی قطار بهت کوچیکه و مجبوری قوز کنی تا سرت به سقف نخوره:|
و وقتی قدت بلنده دستت به همه کمدا و طبقه ها و کابینت هایی بالایی بدون اینکه حتی پات رو بلند کنی میرسه D: .
+راه افتادم^_^
مشتری مداری و خدمت رسانی عالی رو باید از شرکت پلین یاد بگیرید که بعد از یه ماه تازه محصول رو تحویل دادند و همون 269 تومن قیمت قدیم رو گرفتن نه 319 تومن قیمت جدید رو:| :)
خودم یادم نبود چنین سفارشی دادم،بعد طرف زنگ زد گفت عاقا هستی من اینو امروز بیارم=))
زیبا نیست؟:)
+گفتم یک مرداد عازمم؟:)
برترین ها - ترجمه از هدی بانکی: اگر یک آدم خجالتی یا با تیپ شخصیتی INFJ هستید (آرام و مهربان، دلسوز، پیچیده و به شدت شهودی)، پس تمام چالشهای این نوع شخصیت را خوب میشناسید، مخصوصا در حوزهی قرار ملاقاتها. اما این دلیل نمیشود که محکوم باشید روزهای زندگیتان به تنهایی سر کنید، بلکه باید روشهایی پیدا کنید که بتوانید ارتباطهای خود را به خوبی پیش ببرید.
در این مطلب ایدههای بسیار خوبی به شما ارائه میدهیم که میتوانید با کمک آنها، اضطرابتان را تسکین داده و از زمانی که با دوستانتان از جنس مخالف میگذرانید لذت ببرید.
از اینکه درونگرا هستید ناراحت نباشید
پیش از هر چیزی باید نسبت به خودتان و ویژگیهایی که دارید احساس خوبی داشته باشید و از همه مهمتر با خودتان راحت باشید. به خودتان اهیمت بدهید، این اهمیت دادن میتواند چیزی به سادگی خریدن یک جفت کفش جدید برای خودتان باشد. شاید به نظرتان کوچک و بیاهیمت برسد، اما کمک زیادی به تسکین اضطرابتان بکند، در نتیجه در زمان ملاقات و دیدارتان «در لحظه حضور خواهید داشت» و میتوانید از بودن در کنار فرد مورد نظرتان لذت ببرید.
قرار ملاقاتهای کوتاهتر برای درونگراها بسیار مفیدند
قرارهای کوتاه و مختصر میتوانند کمکتان کنند از استرس اولین قرارتان کم کنید. چون جلوی مکثها و تپقهای ناجور در گفتگو را میگیرند و یک جور تمرین هستند. اما نگران نباشید؛ اگر همه چیز خوب پیش میرود میتوانید زمانش را طولانیتر کنید. به هر حال سادهتر این است که قرار ملاقاتی کوتاهتر تنظیم کنید تا اینکه مجبور شوید قراری طولانی را به اجبار زودتر تمام کنید. این یکی از موثرترین تکنیکهایی است که درونگراها میتوانند از آن استفاده کنند و با قرارملاقاتهای زنجیرهای، به احساس بهتری از دیدارهای خود دست یابند.
مکان مناسبی را برای قرار ملاقات انتخاب کنید
مکانی که برای قرار ملاقاتتان در نظر میگیرید، مخصوصا برای اولین قرار، بسیار مهم است. تعیین مکانی آشنا، مثلا رستورانی که چند بار به آنجا رفتهاید، برای اولین قرار ملاقات، چالشهای آشنا شدن با همدیگر را سادهتر میکند چون هر چند جو تازهای بر شما حاکم میشود اما در مکانی هستید که برایتان آشناست، از حس و حال فضا گرفته تا منوی غذاها و نوشیدنیها! بنابراین راحتتر میتوانید روی چیزی که برایتان مهمتر است تمرکز کنید که همان آشنایی با طرف مقابلتان است.
تمرین کنید
تمرین کردن هم بخشی از آماده شدن برای قرار ملاقات است. میتوانید با یکی از دوستانتان تمرین کنید. شاید به نظرتان روش عجیبی برسد اما اگر خودتان امتحانش کنید، اثرش را خواهید دید. پس چند روز قبل از روز موعود تمرین را شروع کنید. حالا چه چیزهایی را باید تمرین کنید؟ واکنشهای کلامی و غیرکلامی را آنقدر تمرین کنید تا برایتان ساده شوند. ژستها و حالات چهره و لحن طنزآلود و تکههای شوخ طبعانه را تمرین کنید. در موردش فکر کنید، اینها پایههای یک مصاحبهی کاری هستند، اما برای قرار ملاقات شما نیز کاربرد دارند. به هر حال، قرار ملاقات هم چیزی غیر از یک مصاحبهی معاشرت آمیز برای پیدا کردن همسر ایدهآلتان نیست!
چرا باید سوالهای باز بپرسید
فایدهی پرسیدن سوالهای باز این است که تمرکز را از روی شما برمیدارد و ذهن و توجه فرد مقابلتان را درگیر خودش میکند، در نتیجه احساس اضطرابتان موقتا آرام خواهد شد. از قبل چند سوال آماده داشته باشید مثلا: سرگرمی و تفریح شما چیست؟ تیم ورزشی مورد علاقه شما کدام است؟ فیلم خوبی که آخرین بار دیدید چه بود؟ و ...
اینها سوالات سطحی هستند که کسی را به دردسر نمیاندازند اما تا حدودی شناختتان را نسبت به هم بیشتر میکنند از استرسی که دارید میکاهند. اگر همین سوالات به خودتان برگردانده شد مراقب باشید که بیش از حد توضیح ندهید، چون ممکن است به حاشیه بروید و دوباره اضطرابتان برگردد. ضمنا از مطرح کردن موضوعاتی که احتمال تضاد و اختلاف نظر در آنها زیاد است خودداری کنید مانند سیاست و مذهب.
درونگرا بودن میتواند شمشیری دولبه باشد؛ از یک سو ویژگیهای یک درونگرا مانند زیرک و تیزبین بودن، درون نگر و خودکاو بودن و مراعات کننده بودن به او اجازه میدهد پرچم قرمزها را خیلی زود تشخیص دهد. اما همین فرد درونگرا معمولا احساسات خود را سرکوب میکند و به همین دلیل اغلب، دیگران درک درستی از او ندارند. پس یادتان باشد شما مجبور نیستید یک وعدهی دیدار ناخوشایند را صرفا به این دلیل که درونگرا هستید تحمل کنید. این کاملا طبیعی است که گاهی شرایط آنطور که فکر میکردیم پیش نرود و ما هم مقصر نیستیم. پس خودتان را سرزنش نکنید و با تحمل کردن خودتان را شکنجه ندهید.
این واقعیت را که شما یک درونگرا هستید پنهان نکنید
یکی از ویژگیهای بارز درونگراها این است که سعی میکنند این واقعیت را که درونگرا هستند پنهان کنند. شاید خیلی از مواقع برای فرد درونگرا خوب باشد که خصوصیاتی را که در او کمرنگ هستند وانمود کند تا به آنها نزدیک شود، اما در مورد قرار ملاقات با فردی که قرار است همدیگر را خوب بشناسید، این شیوهی درستی نیست و اغلب باعث میشود طرف مقابل، فرصت شناختن خود واقعیتان را پیدا نکند.
چرا به عنوان یک درونگرا نباید تغییرات بزرگی ایجاد کنید
گاهی ما درونگراها در تلاشی که برای تاثیر گذاشتن روی دیگران میکنیم، خودمان را تغییر میدهیم، و با این کار اضطرابمان را بیشتر میکنیم. اگر تمرکزتان روی تغییر دادن خودتان باشد، نمیتوانید به جزئیات خود ِ دیدارتان توجه کنید و آرامشتان را از دست خواهید داد.
ژرف اندیشی را کنار بگذارید
افراد درونگرا گرایش دارند سناریوها را بارها در ذهنشان مرور کنند و در مورد کاری که انجام شده و بعدا چه باید بشود و ...، افکار وسواس گونهای دارند. این ویژگی هم خوب است و هم بد، بستگی به شرایط دارد اما وقتی پای قرار ملاقات با کسی که میخواهید با او آشنا شوید به میان میآید، این ژرف اندیشی به نفعتان نیست زیرا میتواند اضطرابتان را تشدید کند و در دیدارهای بعدی نیز خود را قویتر بروز دهد. یادتان باشد اتفاقی که افتاده، افتاده! اگر اشتباهی کرده اید از آن درس بگیرید و به جلو حرکت کنید. قصد نداریم بگوییم خودکاوی و ژرف اندیشی درونگراها خصوصیت بدی است، بلکه باید بدانید که این ویژگی شما به نفع نتیجهای که میخواهید از قرار ملاقاتتان بگیرید نیست و حتی ممکن است ذهن شما را آنقدر به حاشیه و موضوعات بیاهمیت معطوف کند که از اصل ماجرا غافل بمانید.
خودتان باشید
آگاهی داشتن نسبت به اضطرابتان و خود واقعیتان بودن، یکی از بهترین راهها برای خوب پیش بردن اولین قرار ملاقاتتان به عنوان یک درونگراست. اگر نقاب بر چهره بزنید به طرف مقابلتان اجازه میدهید از کسی که وانمود میکنید هستید خوشش بیاید نه از آن کسی که واقعا هستید.
روی تنفستان تمرکز کنید
یکی از ویژگیهای معمول درونگراها در موقعیتهای استرس برانگیز، تنفس بیدقت و سطحی است که میتواند اضطراب را بدتر کند. اگر زمان دیدارتان با این مشکل روبرو شدید، از تنفس عمیق به عنوان ابزاری موثر برای آرام کردن خودتان استفاده کنید. تنفس عمیق و آرام فواید زیادی دارد که شامل کاهش ضربان قلب و تسکین اضطراب میشود.
خلاصه اینکه اجازه ندهید خصوصیات درونگرایانهتان شما را از پیدا کردن فرد رویاهایتان بازدارند و از داشتن رابطهای شاد و لذتبخش محرومتان کنند. تنها چیزی که شمای درونگرا بیشتر از یک فرد برونگرا به آن نیاز دارید، کمی تلاش و تمرین است و دلیلی وجود ندارد که نتوانید فرد مورد علاقهتان را پیدا کنید.
منبع: powerofpositivity
+اولین پستم اینجا!!
++به طور دقیق از امروز دیگه درست و حسابی فعال میشم.
+++عایم infj:)