بی کس ترین

حقیقت اینه من میتونم از ظهر سه‌شنبه 27 بهمن 94 ادعا کنم که دیگه هیچ کسی رو ندارم.

تقریبا هیچکس یادش نبود.

باید بهش عادت کنم.

اینم از امروز،روز تولدم.حداقلش این بود خودم برای خودم رفتم حسابی کادو گرفتم:دی

+اینکه کامنت ها بسته میشه به خاطر اینه که هی وسوسه نشم ببام ببینم یک نظر جدید اومده یا نه.

من فعلا رفتم.دعام کنید.خدانگهدارتون.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

21 و سال و یه روزگی^_^ + سالاده چه قدر قشنگه خخخ

وی در ساعت 10/45 امروز 21 سالش تمام شد و وارد 22 سالگی شد:)))

یه سالاد خیلی جذابم درست کردم گفتم بهتون نشون بدم:دی


قرمه‌سبزی ممدجوادپز نیست!من بپزم روغن از لب و لوچه‌ آویزون میشه


+به مناسبت تولدم رفتم اصلاح,خیر سرش برداشت موهامو اتو زد,نیم ساعت با دوچرخه رفتم,یکم عرق کردم,دوباره فر شد#باگ‌خلقت.

++طی حرکتی حماسی تصمیم بر این شد که دو ماه دوری کامل از نت بشه سه ماه و حتی بیشتر ولی کلا جمعه به شرطی که اوت هفته رو داغان کرده یاشم و جمعه های ازمونم از نتیجه ازمون راضی باشم اجازه استفاده از نت رو داشته باشم،روز تولدمم اجازه استفاده دارم:))

اوهوم طی همین حرکت حماسی هم پست گذاشتن با پیامکم اشکال نداره.

+++:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

کدآقاطوری1:#گل‌کلم فقط برای ترشی نیست همچنین سیرترشی مذکور :دییی

در پی پست‌های قبل تصمیم گرفتم این بخش خفن و جذاب رو راه بندازم هم اینکه خودم یکم از کارهای روزمره ام بیام اینجا بگم هم اینکه یکم بهتون یکم یاد بدم چی جوری میشه سریع و تند غذاهای خوشمزه و سالم درست کردD: (: .

اولین نکته ای که میخوام بهتون تو درست کردن غذا یاد بدم اینه که خوراک‌های سبزیجات بهترین دوست هاتون هستند.چون تقریبا همه چیز رو همون اول میریزی و اب میبندی و دیگه خودش میپزه و مدت پختشونم اکثرا کمه.

دومین نکته اینه این گل کلم زیبا و خفن جدا از اینکه خیلی خاصیت داره و اکثرتونم فقط تو ترشی شور میخوریدش پخته‌اش خیلی جذابه و میشه غذاهای خیلی خوشمزه ای باهاش درست کنید مثل خوراک درست کردن باهاش.

IMG-20190926-164610.jpg

مثل این :)، حالا چی جوری درست میشه:

فلفل دلمه ای،پیاز،هویج، سیب زمینی و مرغ(چون خوراکه باید همش رو درشت خرد کنید) رو از هر کدوم هر چه قدر دوست داشتید یکم تفت بدید

بعد حجم زیادی پاپریکا و هر ادویه دیگه ای که باهاش حال میکنید و رب رو میریزید و بازم یکم تفت میدید و میزارید 45 دقیقه میپزه و بعد گل کلم و قارچ و دوتا لیموترش رو بهش اضافه میکنید و 45 دقیقه دیگه هم میزارید بپزه و تمام:)،میدونم خیلی توضیحاتم کامله:دی

اینم اون سیر ترشیه


این بود این قسمت کداقاطوری،تا قسمت آینده خدانگهدار


+اینور خودم دارم میمیرم از خنده


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

یکی مونده به پایان پلاک21

این چند روزه همه کارهایی که داشتم رو انجام,هر کاری که ممکن بود وقتم رو بگیره,ذهنم رو مشغول کنه,اعصابم رو خرد کنه,حالمو بگیره,از خریدن دوچرخه برای اینکه باهاش تا کتابخونه ها برم, اینکه پولم و بانک بزارم برای وام و دیگه فکر خریدن ماشین و تا کنکور از کله به در بکنم ,لباس بگیرم,کانون ثبت نام کنم,به پدر و برادر گرامی بگم که دیگه خودتونید و خودتون ظهر اومدید شب اومدید منتظر غذا درست کردن من نمونید دیگه هر کدومتون باید کار خودتون رو بکنید,اینکه سیر ترشی درست کنم و به خودم هی جایزه بدمشون:),اینکه یه جین جوراب بگیرم تا لازم نباشه جوراب بشورم و وقتی همشون کثیف شدن همه رو با هم بندازم تو ماشین:دی,اینکه گلام رو بکارم,خاکاشون رو عوض کنم جاشون رو عوض کنم بیارم جلوی تخت که وسط زمستون نگم ای وای گلام خراب شدن,اینکه یه گوشی دکمه ای بگیرم و این گوشی اندروید بلای جان رو دیگه کم کم کاملا کنار بذارم,و خیلی خیلی کارهای دیگه که انجامشون دادم که دیگه مزاحمم نباشند.از اینجا به بعد یعنی از الان به بعد اگه نخوام درس نخونم دیگه هیچ بهونه ای ندارم,همش تنبلیه همش بی ارادگیه همش ضعف خودمه,چون دیگه همه چی برام مهیاست,هر چی که خواستم,دیگه تنها کاری که باید بکنم اینه صبح به صبح شال و کلاه کنم و برم کتابخونه و بخونم و بخونم تا شب,شبم بیام غذای فردامو درست کنم و یکم استراحت کنم و دوباره صبح برم برای اینکه اون روز همه تلاشم رو بکنم.9 ماه باید تنها کاری که بکنم همین باش,فقط همین.

+یادتونه گفتم بعد کنکور معدم بهتر شده,موهام بهتر شده.رفتم آرایشگاه,محمد ,آرایشگره گفت چی میزنی به موهات خیلی بهتر شده؟ گفتم از این قرصای تقویتی میخورم:دی :)

++همونطور که قبلا گفتم پلاک21 آخراشه و چند روز دیگه بقیه پست های این پلاک هم رمزدار و آرشیو میشند:)،خیلی امیدوارم پلاک22 یه سال خیلی خوب باشه,خوب که داره شروع میشه (;

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

satori

-چی شد کجا قبول شدی؟

-انتخاب رشته نکردم، همون پیام‌نور رو میرم.

-کسی پرسید،من میگم بین الملل!


(شبیه همین حرف رو یکی چند سال پیش بهت زد و چه قدر پشتت در اومدم حالا...)


بگو حرف زیاد میشنوم،توام یکی مثل بقیه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

ترفندهای بیان:)) + یه ترفند خیلی خفن دیگه:)

در جهت راه رضای خدا تصمیم گرفتم یه سری ترفند باحال از بیان رو بهتون یاد بدم:دی :)

خب بریم:

چی جوری بفهمیم کسی که ناشناس برامون پیام گذاشته کیه؟اینجوری که شما اون کسی که پیام ناشناس گذاشته رو بلاک میکنید و از روی کامنتها(علامت دست خط خورده برای بقیه کامنت های اون فردم میاد)یا فهرست دنبال کننده(کسی که بلاک میشه از فهرست حذف میشه)میتونید بفهمید.

(یه راه ساده‌ترم از ای پی و اطلاعات فرده که خب باید بدونید برای هر کی چیه)

 

چی جوری وقتی اون نشانگر خوندن پیام نیست بفهمیم طرف کامنتمون رو خونده یا نه؟اینجوری که از طریق ویرایش کامنت میتونید بفهمید(اگه گزینه حذف نظر رفته باشه یعنی خونده)

 

چی جوری با گوشی کدای قالبارو ویرایش کنیم؟با کیبورد gokeyboard و از قسمت ویرایشش میتونید یا گوشی کدای قالبارو پاک کنید,کلیک

 

چی جوری یه نظرو دوباره به شکلی پاسخ بدیم بدیم که برای کسی که کامنت گذاشته "1پاسخ جدید" بیاد؟اینجوری که شما اون نظر رو عدم نمایش میزنید,دوباره جواب میدید و عدم نمایش رو برمیدارید برای طرف یک پاسخ جدید میاد.

 

چی جوری بدون عنوان پست بزاریم؟به جای عنوان دو تا بیشتر نیم فاصله بذاریم,جای عنوان خالی میمونه(اینو از لوسی می خانم یاد گرفتم که دیگه وب نمینویسند:(  )

 

چی جوری وقتی عکسی تو حالت نمایشه (مثل عکسی که بالا گذاشتم)

صفحه اطلاعاتش رو ببینیم؟توی ادرس به جای view بزارید info

 

چی جوری وقتی با یکی قهریدولی نه میخواید برید وبش و نه میخواید دنبالش کنید,اما دوست دارید بدونید پست جدید گذاشته یا نه؟یه لحظه دنبالش کنید و ببینید پست گذاشته و دوباره قطع دنبال بزنید

 

چگونه دوستان خود را اذیت کنید؟برید بزاشون کامنت بدون حساب کاربری و خصوصی بزارید تا نتونند جوابتون رو بدند(من خیلی به این کار علاقه دارم)

 

چی جوری برای کامنت لینک بزاریم؟از طریق ویرایش نظر

از طریق منبع سایت(source) چیزهایی مثل کلمات کلیدی و تعداد دقیق دنبال کننده های و اینجور چیزهارو هم میشه فهمید.

 

بازم اگه چیزی یادم اومد اضافه میکنم.

شما هم اگه چیزی بلدید به منم یاد بدید:)

 

+عیدتتونم مبارک:)

 

++++الان داشتم توی یه سایتی کامنت میدادم ،کامنت دادنش اینجوری بود باکس ارسال نظر زیر پست بود کامنتای جدیدم  ابتدای نظرات میومد

گفتم شاید بشه برای بیانم اینجوری کرد

اومدم  این کدو

                </view:post_comments>
                    <check:if comment_add_form>
                        <a name="send_comment"></a>
                        <div class="comment-add-form">(*comment_add_form*)</div>
                    </check:if>
                </box:post_comments>

(اگه شما میخواید انجام بدید یه همچنین کدی رو باید قبل بخش نظرات بیارید،یعنی الزاما همین کد نیست)

از قالب برداشتم اوردم قبل بخش نظرات و باکس اومد زیر پست ولی نظرا هنوز اخر پست بود با تنظیماتم درست نمیشد، بعد قالبو کردم مثل اول و تنظیمات رو گذاشتم روی ابتدی پست و دوباره کدو قرار دادم 

در کمال ناباوری درست شد:))

اینجوری دیگه نیاز نیست هی تا اخر پست برید و تظر بدید:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

برای رسیدن به برنامه هات...

"از یه سنی به بعد برای بهبود روابطت با خونواده و داشتن ارتباط صمیمی‌تر باهاشون باید محل زندگیتو ازشون جدا کنی"

بخوام کامل‌ترش کنم میشه برای بهبود روابط،حل تناقضات فکریت باهاشون،رسیدن به نظمی که میخوای و داشتن ارتباط صمیمی‌تر، باید و بهتر اینه که محل زندگیت رو ازشون جدا کنی.

 

+من اگه وبلاگی ستاره‌اش روشن بشه و نرم بخونمش و این اتفاق چند بار پیش بیاد اون وبو قطع دنبال میکنم,چون خوشم نمیاد وبی رو دنبال کنم و نخونمش,یه سه چهار نفری رو قطع دنبال زدم,یه وقت خواستید قطع دنبال بزنید تعارف نکنید:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

من راه خودم رو میرم...

شرایط یه شکلیه که هر شب یه وسوسه‌ای هست برای اینکه از تصمیم برگردم.هر شب که برادرم میاد میگه فلان قدر فروختم و توام پیش من بیا و باهم کار کنیم یه وسوسه است برای اینکه بگم گور بابای هدفم و استعدادهام مگه همه دنبال پول نیستند برو بچسب به کار,درس کیلو چند!.ولی اینو نمیگم به برادرم میگم من میخوام یه سال هیچ کاری نکنم,میخوام بیخیال باشم,میخوام کاری نکنم,کنکور پیرم کرد.بازم حرفم اینم نیست توی دلم میگم من امسال با همه مشکلاتم میجنگم معده‌ای که پاچیده رو درست میکنم,این مشکلات داخل خونه رو همه رو حل میکنم,خونه رو با خودم منطبق میکنم نه خودم با خونه رو, و از همه اینا مهم‌تر درس میخونم و توانایی واقعیم رو نشون میدم.

ولی بر خلاف میل واقعیم و اون حرفی که تو دلمه,به شرطایی که گذاشتم عمل نکردم,گفتم ازمون 4 مرداد رو در هر شرایطی میرم ولی نرفتم,قرار بود اگه این شرط عملی نشد قید همه چی رو بزنم.

باید یه انتخابی کنم اگه واقعا میخوام درس بخونم و کنکورو بترکونم باید سختی درس خوندن,حرف شنیدن و به جون بخرم و به چیزی که میخوام برسم,اگر که نه حداقل عمرم رو تلف نکنم و پی کار رو بگیرم.باید انتخاب کنم.

چندتا مشکل بزرگ داشتم و دارم,استفاده بیش از حد از اینترنت,خیالپردازی ناسازگار,مشکلات توی خونه,با واقعیت روبه‌رو نشدن و اخری که شخصیه.هر کدوم از اینا مثل یه زنجیرند که هر کدوم اگه باز نشه جلوم رو میگیره,با دوری از نت دوتاشون به طور مستقیم و یکی به طور غیر مستقیم حل میشه به خاطر همین یه مدت ,نمیدونم چه قدر باید از نت یا بهتر بگم از گوشی کمتر استفاده کنم چون عادت ندارم با لپتاپ تو نت بچرخم احتمالا درست بشه.

خوشم نمیاد بگم "امیدوارم خدا کمکم کنه" چون میدونم اون کمکش رو میکنه منم که باید قدرشون رو بدونم پس امیدوارم قدر داشته‌ها و کمک‌هایی که بهم میشه رو بدونم.

 

+یه عزیزی گفت اینقدر کامنتا رو نبند, ولی شرمنده دیگه این یکیم بسته میمونهwinksmiley :) .

 

شبتون بخیر,عاقبتتونم بخیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

حقیقت تلخیه ولی

یه روزی دیگه کسی که من رو یادش باشه نیست.شاید 100 سال دیگه فوقش 200 سال بعد کسی نیست که (نام و نام خانوادگی وی سانسور گشت:)) رو به بیاد بیاره.حالا وقتی منو قرار نیست کسی به یاد بیاره چه اهمیتی داره که چی جوری زندگی کنم,چه اهمیتی داره به خاطر کارهام یا خودم از کسی خجالت بکشم,چه اهمیتی داره غصه زندگیم یا مشکلات یا بدبختی هام رو بخورم,چه اهمیتی داره وقتی 200 سال بعد منو کسی یادش نمیاد به کسی که خیلی دوستش داشتم و دارم و گذاشتمش و رفتم اس ام اس ندم و نگم دلم خیلی برات تنگ شده:) .

مشهد که رفتم خیلی چیزها یاد گرفتم,خیلی کارها برخلاف شخصیت قبلیم انجام دادم,با خیلی از ترس هام روبه‌رو شدم,باورتون نمیشه ولی من از اینکه رستوران غذا بخورم ترس دارم به خاطر همین یکی از پیروان پروپاقرص اسنپ فود و ریحون و... ام یا از اینکه وقتی کاری انجام میدم بقیه نگاهم کنند بدم میومد یا از جاهای شلوغ یا از صحبت کردن و بحث کردن با بقیه.

من رفتم جایی که باید با بقیه غذا میخوردم با بقیه میخوابیدم,میرفتم تو حرمی که خیلی شلوغ بود,روزا بیکار بودم و مجبور بودم با بقیه حرف بزنم,جایی رو بلد نبودم و مجبور بودم از بقیه بپرسم و باهاشون حرف بزنم,مجبور بودم برم رستوران وگرنه از گشنگی میمردم:),مجبور بودم با راننده اسنپی که داره منو میبره راه اهن حرف بزنم و اون جکایی که درباره قزوینی ها هست رو بگه و باهم بخندیم و منم از بیخ همه چی رو تکذییب کنم(الکی).

مشهد رفتم یاد گرفتم باید زندگی کرد,باید کاری کنی به خودت خوش بگذره,زندگی این چهار دیواری ای که من یه عمر خودمو توش زندانی کردم نیست,خیلی بزرگتر و زیباتر و جذاب‌تر از این حرفاست.

خلاصه,هرکاری که دوست دارید انجام بدید همه چی رو امتحان کنید ,با مشکلاتتون بجنگید,باهاشون کنار بیاید,ناامید نشید,بچه ها رو دوست داشته باشید مخصوصا دختر بچه ها:)،خوش اخلاق باشید,خوب زندگی کنید,پدر و مادر خوبی باشید,نزدیکانتون رو دوست داشته باشید برای انجام کاری هم تردید نکنید چون چه آدم خوبی باشید یا بد ,چه خوب زندگی کنید یا نه,یه روزی دیگه کسی شمارو یادش نمیاد:)

+بهش اس دادم گفت فراموشت کردم و دیگه بهم پیام نده:),خیلی خوشحال شدم فراموش کرده,جدی میگم:) .

++شبتون بخیر،عاقبتتونم بخیر:)


خیلی بعد نویس آقا پشمام یادم نیست این یارو کی بوده که بهم گفته فراموشت کردم و دیگه بهم پیام نده.🤣🤣🤣🤣

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

همه قشنگ اند:)

زیبایی یا قشنگی رو ما بر اساس معیارهای خودمون پدید اوردیم،وگرنه بر اساس معیار های خدا ،هر چیزی که خلق میکنه قشنگه.
خیلی سخته با این چشم به همه نگاه کردن ولی من به درجه‌ای از کمال رسیدم:دی که هر چی بچه میبینم ,هر شکلی باشه قشنگ میبینمش,دختر بچه باشه که دیگه براش وا میرم,خیلی خوبند☺

+یه فندقی امروز تو حرم بود تو هر متر و معیاری حساب میکردی قشنگ بود,لعنتی فقط پیشم عسل داشتم اونم ترسیدم بهش بدم به گلوش بشینه هر روز خدام با خودم از این بسته های اجیل میبرما امروز نبرده بودم:/با خودم عهد کردم هر روز یه چی بخرم برم هر بچه قشنگی دیدم بهشون بدم:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...