عنوان نداشت که ...

چس‌ناله‌های نامفهوم پیش از گرفتن یک تصمیم سرنوشت‌ساز

 

حس و حالم مثل آدم‌های مست می‌مونم،از اونایی که مست می‌شند هی بازم می‌خورند اونقدری که خفه شند و بعدش داغون بشند.حس اینارو دارم.میخوام همه کار بکنم به همه چیز برسم و آخر می‌رسم به این اتاق دربسته.تنها و خسته.

چی شد که به اینجا رسیدم.من باهوش بودم،قدبلند بودم،ظاهر خوبی داشتم،چهار ساله که ماه به ماه n تومن میاد تو حسابم برای کاری که نکردم.

بعضی وقتا حسودی میکنم میگم فلانی سربازی معاف شد،از پول خونه و اجاره خونه و... کسب و کارش رو راه انداخت،18 سالگی رفت دانشگاه،تا 22 سالگی لیسانسش رو گرفت و الانم 24 سالشه و تکلیفش با خودش مشخصه

بعد میام رو خودم میگم من خیلی باهوش تر بودم،من ماهانه حقوق میگرفتم،من ظاهر بهتری داشتم،ولی الان 21 سالمه،ترم اول دانشگاه

حساب که میکنم میبینم از نظر امکانات تفاوت چندانی نداشتیم و اون از چیزایی که داشت استفاده کرد و من نکردم.

میخوام از چیزایی که دارم اشتفاده کنم.

نه یهویی نه همه با هم.آهسته اهسته.

توصیه شد بهم که رشته مدیریت بازاریابی رو ادامه بدم.رفتم مهارت های شغلیش رو خوندم ،فن بیان قوی،توانایی ارتباط برقرار کردن قوی،روابط عمومی بالا

من هیچکدومش رو ندارم وعلاقهدای هم بهش ندارم

قراره تنهایی بجنگم،تنهای تنها

برای چیزی که میخوام،آروم و بی سر و صدا،ولی با فکر

فعلا دانشگاه مهم‌ترین چیزه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

همینجوری باشه اینم

بیاید گروهی فحش بدیم:/



+این وحشی بازیا چیه ملت در اوردن,حمله کردن فروشگاه های زنجیره وی رو غارت کردند!!!
یاد یه فیلمی بود یه روز در سال هیچ قانونی وجود نداشت و کشت و کشتار ازاد بود یاد اون افتادم
میگم بیاید از فرهنگ 2500 ساله مون صحبت کنیم:(
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

زندگی واقعی

به سمت انزوا کشیده میشم.

اول‌ها,اوایل مهر و رفتن به دانشگاه و اینا خیلی خوب بود,هر روز صبح به صبح پا میشدم میزدم بیرون.

میرفتم کتابخونه,رفتم کلاس آلمانی نوشتم,رفتم ساز یاد بگیرم,برنامه درسای دانشگاه رو بخونم یه سری درسا رو برم یه سری رو نرم,کلا خیلی خوب بود و همش بیرون بودم و حال خودمم خوب بود.

بعد نمیدونم چی شد الان یکی دو هفته است نه کلاس آلمانی رو رفتم نه خوندمش نه ساز رو رفتم و نه دانشگاه, باز اومدم همش تو خونه نشستم,باز همش اومدم در اتاق رو قفل کردم و رفتم توش.نمیدونم چیه,فقط میدونم اگه حواسم نباشه ناخودآگاه سمت انزوا کشیده میشم.ناخودآگاه تنهایی رو انتخاب میکنم و توش غرق میشم.

ولی ولی ولی :))

از فردا قراره بزنم تو دهن هر چی انزوا و تنهایی و خونه نشستنه:),

هم دانشگاهم رو میرم

هم آلمانیم رو میخونم

هم انگلیسی

هم ساز

و به تازگی میخوام برم سر کار فعلا هم نمیگم چیه:)))

و دیگه تنها چیزی که میدونم اینه که نباید خونه بمونم

نباید وقتم رو تلف کنم

نباید این جوونی بیهوده بگذره

خلاصه که دهن انزوا رو قراره سرویس کنم.:)))


+ورزشم به بالایی ها اضافه کنید:)

++چه خبرا,خوبید؟:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

معرفی کتاب در مورد اعتماد به نفس و فن بیان

سلام
میگم بچه ها کتاب هایی خوب و به درد بخوری تو حوزه های اعتمادبه‌نفس و فن‌بیان می‌شناسید؟
خودم نظرم اینه که این چیز ها رو باید بیشتر توی محیط و از روی تجربه یاد گرفت,ولی خب من میخوام همزمان با کتاب هم یاد بگیرم.
اگه میشناسید حتما بهم معرفی کنید:)

+ چرا نت من هنوز وصل نشده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

هفت بیجار 3

1.سلام،خوبید؟:)


2.در حال حاضر از اینکه اون اوایل با اسم و فامیل خودم وبلاگ زدم کانهو گوزنی که در گل مانده پشیمانم:/ واقعا هم نمیدونم باید چی کنم،الان واقعا دلم نمیخواد یه اشنایی اینجارو بخونه-اف بر تو اگر اشنایی و میخونی-هر کاری هم میکنم نمیتونم کاری کنم تو سرچ گوگل نیاد.احتمال خیلی زیاد ارشیو رو بردارم شایدم رمزدارش کردم ،ارشیو اصلا این قابلیت رو نداره که هر کسی بخوندش:|


3-این ترم دانشگاه که تموم بشه،تقریبا از بهمن به بعد،قراره حسابی سرم شلوغ و رسما دهنم سرویس بشه

باید حرکتایی بزنم که در این عمر 21 ساله هرگز مشابه اش مشاهده نشده و حرکتایی ایست بس خفن و جذاب^_^


4-یادتونه همش از بلاتکلیفی مینالیدم،هی میگفتم بدترین چیز در دنیا بلاتکلیفیه و فلان و بهمان

تازگیا یه جوری هست که هر روز بیشتر از دیروز تو حوزه های مختلف زندگیم تکلیف خودم رو میدونم 

میدونم راه چیه،چاه چیه،چی باید بکنم چی نباید بکنم،میتونم بگم ان سال آیندم احتمالا چی جوری میگذره،فقط دیگه یه همت میخواد یه اراده که به هر چیزی که تو ذهنت داری واقعیت ببخشی و عملیش کنی.انشاءالله که خیره:)


5-این سه جلسه ای که من کلاس آلمانی نرفتم هی گفتم این جلسه نرم نخوندم بشینم برای جلسه بعدی بخونم و با آمادگی کامل برم و همون طور که میدونید عین این سه جلسه‌اش رو به همین منوال و به امید اینکه بخونم گذروندم و تا امروز که دیگه پاشدم رفتم

این اتفاق باعث شد بفهمم من یه عمره به همین ترتیب کارهام رو پشت گوش انداختم و انجام ندادم

یعنی خیلی وقت ها شده مثلا انجام یه کار در حد متوسط رو برای اینکه همون کارو رو در بهترین حالت ممکن انجام بدم پشت گوش انداختم و انجام ندادم،

الان دقت میکنم میبینم همیشه همین کارو میکردم:|

#نه به پشت گوش انداختن!


6-خیلی دلم میخواد فعال‌تر باشم و درست‌تر و بلاگرانه‌تر بنویسم.سعیم رو میکنم:).


7-شبتون بخیر،عاقبتتون بخیر^_^


پ.ن:یادم باشه موضوعات رو باید درست کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

معامله ی عمر و زندگی

احتمالا شما هم بدونید،بدترین چیز برای من بلاتکلیفیه.اینکه ندونم باید چی کنم،بدونم و انجام ندم،اینکه هی بین چندتا موضوع بچرخم و هیچ کدوم رو درست دنبال نکنم.اینکه بدون برنامه جلو برم و اخرم به هیچکاری نرسم.

این مدت خیلی درگیر بودم.درگیر همه چی.همه چی رو باهم قاظی کرده بودم میخواستم همزمان هم به درسای دانشگام برسم،هم به علایقم برسم،هم کار کنم،هم به فکر ازدواج باشم،هم ورزش کنم،همه کار دلم میخواست همشون رو دنبال کنم به همه چیز برسم ولی خب یه روز 24 ساعته.یه روز میگفتم گور بابای زندگی برو کارهایی که دوست داری انجام بده،یه روز میگفتم نه برو پی کار و پول جمع کردن و ازدواج این ها،فرداش میگفتم نه این نه اون همه با هم،فرداش میفهمیدم همه با هم رو نمیشه انجام داد.
بالاخره یه روز نشستم یه لیستی درست کردم،چیا دارم و چیا ندارم!
توی چیا ندارم خیلی چیزها نوشتم،مدرک دانشگاهی ندارم،پایان خدمت ندارم،توی خیلی از چیزها یه مهارت کمی دارم،اشپزی،نقاشی،برق،تکنولوژی و... ولی توی هیچ کدومشون مهارت کاملی ندارم،نوشتم تجربه ندارم و ال و بل و فلان ندارم.
چیا دارم ها تعدادشون خیلی کمتر بود ولی یه چیز بود که اگه درست ازش استفاده بشه و قدرش رو بدونی میتونه همه چیا ندارم‌هارو پر کنه.
اسمش جوونیه.و اینجاست که این جمله جوونی سرمایه است معنی میشه.میتونم این سرمایه رو بدم و به جاش مدرک و مهارت و تجربه بگیرم میتونم رو تخت لم بدمو پستای انگیزشی اینستا رو بخونم،با انجام کارهای بیهوده الکی هدرش بدم یا ارزون بفروشمش!
"الان میدونم باید یاد بگیرم،هرثانیه‌ای رو که دارم "

+من باب پست بالا ،حرکات خیلی خفنی زدم که فعلا بهتون نمیگمD:
++چطوریایید؟:))))
+++به کنکوری‌ها:درساتونو خوب بخونید،بدونید که هرچی درسای دبیرستان هست رو باید تو دانشگاه بخونید.اگه الان نخونید علاوه بر اینکه دانشگاهی که نمخواید قبول نمیشید مجبورید دیگه تو دانشگاه بخونیدشون،بخوانید فرزندانم:)
++++یکی را از خود راندم،الان پشیمانم:(
+++++از همون پست های اینستا;)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

هفت‌بیجار2

اول میخواستم p30lite هواوی رو بگیریم.یه گوشی خوب با قیمت خوب! که چیزی از یه پرچمدار کم نداره کلا سری های لایت گوشی های خوبی اند همین گوشی قبلی من که فروختم p10lite بود

بعد دیدم 3/5 میلیون خیلی زیاده گفتم بیام Y9 بگیرم که از نظر سخت افزار کپی پی سی لایته ولی دوربین و حافظه ضعیفتری داره قیمتشم 2/5 میلیون هست
بعد فکر کردم دیدم من اهل بازی نیستم اصلا نیستم،بیشترین برنامه ای که میریزم WORKOUT ها و زبان و یکی دو تا برنامه حسابداریه و حتی بعضی برنامه ها مثل اسنپ فود اینارو هر وقت کار داشته باشم میریزم و بعدم پاکشون میکنم البه بیشترین کاری که با گوشی میکنم وبگردی هست.
گفتم خب اینجوریه برم یه گوشی ساده تر در حد A10/A20/Y7 واین جور گوشی ها بگیرم
الان دارم کم کم وسوسه میشم که همون چند تا برنامه ای که هست رو روی لپتاپ نصب کنم و با همین گوشی سادهه سر کنم که با پشت دست صورت خودمو ناز میکنم و میگم که در حد موارد گزینه سوم به درد بخور هست ،ولی گزینه های یک و دو فقط حسیه که ادم فکر میکنه گوشی با اون امکانات نیازشه ولی یکم که فکر میکنی میبینی اونقدرم واجب نبودند و نیازی بهشون نداری.
+خیلی حالم خوبه حس مشخص بودن تکلیف ادم به شدت ارامش‌بخشه.
++یکم هولم برای اینکه همه کار هارو باهم بکنم:دی ولی مهم ترینش اینه که پی کار و دانشگاه رو بگیرم،باید با برنامه جلو برم.
+++نظرتون درمورد خرید گوشی ها چیه پول همشون رو دارم ولی خودم میگم سومی عوضشم یه مقداری میرم لباسا و چیزای دیگه میگیرم.پس اندازم میشه.
++++پول کانون رو پس گرفتم البته یه مقداری رو کم کرد ولی باز همش حروم نشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

زنده باد تنهایی

بگید من خر کی رو بگیرم که بچه 17-18 ساله سیگار و گل میکشه و به مشروب خوردنش افتخار میکنه,خر کی رو بگیرم پارک شقایقی که قبلا میومدن همه ورزش میکردن,میدویدند,والیبال,بسکتبال بازی میکردند الان شده پاتوق کسی بدون سیگار توش نمیره

چرا پسرا با ده تا دختر دوست اند بیرون میرند بازم یه دختر تو خیابون میبینند سرشون میجنبه,دخترام همین طور

 همونی که امروز رفتیم این پارکه,من چند سال بود نرفته بودم,بعدم رفتیم پیش اون بچه ها که مست کرده بودند بهم گفت 21 سالت شد چه پخی شدی؟گفتم تو چی شدی؟گفت من یه چی شدم.

راست میگفت حداقل تکلیف خودش رو میدونه,فاز خودش رو میدونه,من چی منم میدونم؟

من یه باگی دارم,نمیدونم مشکل,تقریبا از چهره 90% دخترایی که میبینم خوشم میاد,کلا کم پیش میاد بدم بیاد,بعضی وقتا فکر میکردم من هیزم خودمو فحش میدادم گریه میکردم میگفتم اصلا کسی رو نگاه نکن,همیشه هم سرم پایینه ولی چون قدم بلنده بازم فرقی نمیکزد

از امروز از الان دیگه تصمیم گرفتم دور همه چی رو خط بکشم,چه اون چند تا دوستی که دارم,چه اینکه دیگه نگران باشم موهام یکم کج بشه,صاف بشه که از جذابیتم کم بشه:|,چه اینکه از کسی خوشم بیاد,چه اینکه فکر کنم بقیه چه فکری دربارم میکنند,اینکه بخوام برای بقیه توضیح بدم چی میکنم,جایی برم که برام احترامی قائل نیستند,دیگه دوری از همه,دختر و پسر,دیگه سرمو میندازم پایین و راه خودمو میرم و میام.دیگ از کسی هم خجالت نمیکشم.

از این به بعد زنده باد تنهایی!


+اونایی که قطع دنبال زدم,تو اینوریدر دنبال کردم,احتمالا بقیه‌تون رو هم همونجا دنبال کنم,

دیگه زیاد اینجا نمیام,ولی میخوام وباتونو بخونم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

تاااااااااااااااااااااااااامااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

پس از کلنجار رفتن های بسیار،تفکرات فراوان،خودخوری های بسیورو انتخاب های موجود را بین دو کفه ی ترازو گذاشتن تصمیم بر این شد که

بکشم بیرون از کنکوررررررر خخخخخ

و این ترم صنایع غذایی میخونم و ترم بعد تغییر رشته میدم به زیست‌شناسی و بعد میشینم برای ارشد چیزی که میخوام رو میخونم ،بیوتکنولوژی:))))

این بود حاصل این چند روز چس‌کردن،خودگرفتگی و دوری از همه کس.

تامام.

:)


+در پی فروختن گوشی یه p30lite میخوام بخرم

و دیگه نگم از این به بعد رو براتون:))))))))

++فقط یه حرکتی باید بزنم که برم پول ثبت نام کانون رو ازشون پس بگیرم ایشالله که میدن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...

عنوان نداشت

گوشیم رو فروختم.بالاجبار برای انتقال مالکیت مجبور شدم یه سیم قدیمی که شکسته بود رو هم برم بازم بگیرم که دیگه اینو میخوام روشن کنم.میخوام یه مدت از همه‌ی همه دور باشم دوست،آشنا،وبلاگ،خانواده،همه یه مدت کلا دیده نشم،نباشم.شاید فقط بعضی وقتا بیام و اینجا بنویسم.

مراقب خودتون باشید.

خدانگهدارتون.

.

+پست ها رمزی ندارند روی نمایش کلیک کنید پست میاد،رمزشون در اصل هیچ چیز نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohammad ...